چه زمانی باید دست به فروش سهام بزنیم؟
خرید سهام مناسب تنها یک طرف معامله به حساب میآید و فروش به موقع آن سهم نیز در موفقیت آمیز بودن سرمایه گذاری دارای اهمیت زیادی است.
در سرمایهگذاری به دنبال آن هستیم درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید، اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم و اینکه بدانیم در کدام نقطه و در چه قیمتی به فروش سهم اقدام کنیم تا بدین وسیله بتوانیم سودمان را حداکثر نماییم.
فروش سهام برای جلوگیری از زیانهای بیشتر
تقریباً تمامی سرمایه گذاران باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند. اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیانهای خود را به حداقل میرسانند.
موفقیت در بورس همانقدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیانها نیز مربوط است. زیرا فقط یک زیان بزرگ میتواند نتیجه ماهها و حتی سالها سرمایهگذاری را به کلی نابود کند.
اتخاذ یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح میتواند شما را از زیانهای سنگین حفظ کند. در ادامه همراه ما باشید تا با برخی از این استراتژیها آشنا شوید.
بدانیم که چه زمانی باید جلوی زیان را بگیریم
هیچ کس نمیتواند ادعا کند که انتخابهایش در بورس همیشه درست است، حتی حرفهایترین سرمایه گذاران بازار نیز گاهی اشتباه میکنند.
اما اگر شخصی از بین خریدهای خود در بورس، درصد زیادی از آنها را درست انتخاب کرده باشد و در صورتیکه بداند چه زمانی باید اقدام به فروش سهام خود کند، میتواند به عنوان یک سرمایه گذار موفق، بازدهی مناسبی را بدست آورد.
روند منفی سهام قسمتی از زندگی روزانه سرمایهگذاران در بورس است و هر کس بارها آنرا تجربه خواهد کرد.
اگر انتخاب زمان و قیمت خرید سهام شما به هر دلیلی اشتباه از کار درآمد بدون اتلاف وقت و بدون آنکه درگیر غرور و اطمینان بیش از حد بشوید، باید سریعاً وارد عمل شوید، جلوی زیان را بگیرید و به سرمایه گذاری خود در سهام برنده ادامه دهید.
اشتباه شایع سرمایهگذاران در بورس ایران این است که بسیاری از آنها هنگامی که با ضرر و زیان در خرید یک سهم مواجه میشوند، منتظر میمانند تا روند بازار مثبت شود و آن سهم به قیمت اولیه خود باز گردد.
مثلاً فرض کنید 10 میلیون تومان از سهام شرکت الف را خریداری کردهاند و در حال حاضر این سرمایه گذاری 10 درصد زیان داده است و سرمایهشان به 9 میلیون تومان رسیده است. خیلی از افراد موضع انفعالی میگیرند و فقط کاهش قیمت سهامشان را تماشا میکنند.
(البته عدهای نیز هستند نیز اصطلاحا از آن طرف بام میافتند و با کوچکترین کاهش قیمت، بطور هیجانی دست به فروش سهام میزنند. اینجا در مورد رفتار هیجانی بورس بیشتر بخوانید)
اما شاید بهتر باشد به جای آنکه منتظر شویم تا سهم الف که دارای جو مثبتی نیست دوباره بیش از 10 درصد رشد کند تا به جای اول برسد، با فروش سهام شرکت الف، سهم ب را خریداری کنیم که هم اکنون دارای روند صعودی است.
نکته مهم اینجاست که وقتی از 50 یا 60 درصد سود صحبت می کنیم، این میزان بازدهی را در یک محدوده زمانی مشخص تعریف میکنیم . مثلاً فرض می کنیم که سهم الف و ب، 10 درصد سود میدهند.
اگر محدوده زمانی این دوره سرمایهگذاری با هم برابر نباشد امکان مقایسه ایندو وجود ندارد چرا که ممکن است سهم الف در یکسال 30 درصد سود بدهد در حالیکه سهم ب تنها در دو هفته 30 درصد بازدهی برای خریداران داشته باشد.
بنابراین همیشه بدانیم سرمایه گذاری بهتر، آن است که در مدت کوتاهتری همان میزان بازدهی را داشته باشد.
لذا اگر سهامی که انتخاب کردهایم در حال حاضر دارای روند نزولی است، (حتی اگر سهام خوبی باشد) ولی چون مدت زیادی طول میکشد تا رشد قیمت خود را شروع کند، پس بهتر است به سراغ دیگر سهمهایی برویم که هم اکنون دارای روند صعودی هستند و سریعتر به ما سود خواهند داد.
این موضوع با از این شاخه به آن شاخه پریدن تفاوت دارد.
بدانیم که هرگز نباید زمان را برای توجیه کردن خریدمان از دست بدهیم. داراییها در بورس را به صورت پول نقد ببینیم و نه سهام و بنابراین آنجایی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم که سرمایهمان رشد بیشتری داشته باشد.
فروش سهام در برخورد با حد ضرر
در صورتی که با هدف کوتاهمدت سرمایهگذاری میکنید اولین قانون آن است که در صورت رسیدن سهم به حدضرر تعیین شده، بلادرنگ آنرا بفروشید.
مثلا اگر سهامی را در قیمت 200 تومان خریدهایم و قیمت آن به هر دلیلی مثلا 10 درصد افت کرد و روند بازار آن سهم نیز همچنان منفی بود آن سهم را بفروشید. (البته این 10 درصد مثال است و تعیین حدضرر خود دارای اصول و قواعدی است که در استراتژیهای معاملاتی افراد تفاوت دارد.)
بیشتر بخوانید: چگونه حد ضرر تعیین کنیم؟
تجربه نشان میدهند سهامی که به خوبی و بر اساس مطالعه دقیق چه از نظر بنیادی (سود، رشد، فروش و … ) و چه با تحلیل تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب خریداری شدهاند، نباید نسبت به قیمت خرید با کاهش شدید 10 درصدی مواجه شوند، بنابراین هر گاه سهام خریداری شده توسط شما بیش از 8 درصد یا 10 درصد از ارزش خود را از دست داد، به احتمال قوی شما در یک قیمت نامناسب وارد سهم شدهاید.
در این رابطه باید بدانیم که نباید در مورد قوانین استراتژی معاملاتی استثنا قائل شوید واگر براساس استراتژی شما یک سهم باید فروخته شود، اینکار را انجام دهید.
سهام شرکتها هرگاه با کاهش شدید در قیمت مواجه می شوند، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آنها در بازار از بین میرود، به سختی میتوانند به سطح اول خود برگردند و هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد، بازگشت به سطوح قیمت قبلی نیز سختتر است.
با این حال ممکن است استثناهایی نیز مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پایبند باشید چرا که این قانون شما را در مقابل زیانهای شدید بیمه میکند.
در عین حال دقت در هنگام خرید تقریباً نیمی از مشکلات زمان فروش شما را حل خواهد کرد.
در هنگام بکارگیری حدضرر در ذهن داشته باشیم که این قانون فقط در مورد کاهش قیمت سهم نسبت به قیمت خرید است و نه هنگامی که قیمت سهامشما در مجموع رشد کرده است. به خاطر اینکه برخی از مواقع، سهام برنده برای چند روز به سطح قیمتهای اولیه خود باز میگردد و در این نقاط انرژی را برای رشد جمع میکند.
نکته: حدضرر دنبالهدار (trailing stop loss) نیز وجود دارد که برخی از آن استفاده میکنند.
اهمیت بررسی کلیت بازار
پس از خرید سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم را نسبت به کل بازار و صنعت مورد بررسی قرار دهید. مثلاً اگر کل بازار در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این می تواند یک هشدار باشد.
در بازار مثبت، سهام برنده بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی که 10 درصد از قیمت خرید خود پایین تر نیامده باشد.
همچنین این را هم در نظر داشته باشید برخی از سهام که از همه نظر مناسب هستند نوسانات زیادی دارند. در مورد سهام با نوسان بسیار زیاد هم استفاده از حدضررها شاید باعث افزایش تعداد معاملات شود و هزینه کارمزد بالا رود. پس باید با دید وسیعتری به آن سهم نظر داشت.
نکاتی که باید به خاطر سپرد:
- اولین قانون فروش سهامی است که از قیمت تعیینشده در حد ضرر پایینتر آمده است.
- اجرای این قانون، صرف نظر از پیش بینی شخصی که در مورد رشد آتی قیمت سهام دارید، همیشه توصیه میشود. زیرا بازار با هوشتر از همه کارشناسان است پس بر اساس قوانین بازار کار کنیم و نه صرفاً نظرات شخصی.
- هر چه قدر کاهش قیمت بیشتر باشد انتظارات منفی نسبت به آن سهم بیشتر میشود و زمان لازم برای بازگشت قیمت طولانیتر میشود.
- سهام برنده، گاهی اوقات برای مدتی به سطح اولیه قیمت خود نزدیک میشوند که این به معنی فرصت فروش آن سهام نیست.
چگونه برای سود آوری سهام بفروشیم؟
منظور از سودگیری، فروش سهامی است که قیمت آن بالاتر از قیمت خرید ماست. به عبارت دیگر با سرمایه گذاری بر روی آن سهم سود بدست آوردهایم. ولی باید بدانیم تا زمانی که به فروش سهم اقدام نکردهایم سود ما قطعی نشده، چرا که هر آن ممکن است قیمت سهم کاهش بیاید.
برخی از افراد اصطلاح “سیو سود” را زمانی که سهام در موقعیت مناسب برای فروش و کسب سود است به کار میبرند.
در این مورد روشهایی وجود دارد که به ما کمک می کند نقطه مناسب برای سودگیری را پیش بینی کنیم.
اول از همه، با توجه به روند گذشته سهم و مطالعه متغیرهای مختلف بازار همانند حجم معاملات، تعداد خریداران، عرضه و تقاضا و … میتوان الگوهایی را بدست آورد که آن سهم خالص بر اساس آنها بالا و پایین میرود.
یاد گرفتن این نکته که بهترین فرصت برای فروش سهام به منظور سودگیری چه زمانی است، از مهمترین مهارتهای سرمایه گذاری در بورس محسوب میشود.
در تحلیل بنیادی، کف و سقفهای قیمت سهام بررسی نمیشود و برای بررسی و تشخیص نقطه فروش سهام، استفاده از نمودارها (تحلیل تکنیکال) یک ضرورت است. اما سؤال اصلی این است که چگونه می توان مطمئن شد که قیمت سهم به بالاترین حد خود رسیده است؟
در ادامه به چند نکته کلی از تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار برای تشخیص زمان مناسب فروش سهام اشاره کردهایم.
چه زمانی باید سودگیری کرد؟
فرض کنیم ما سهام شرکت الف را خریدهایم و شاهد رشد قیمت آن بوده ایم، حال در چه زمانی باید این سهم را به فروش برسانیم؟
معمولاً سهام پس از شروع رشد قیمتی خود، در سطحی از قیمت متوقف میشوند و برای مدتی در آن سطح قیمتی نوسان میکنند.
یک استراتژی این است که سهام خود را پس از رسیدن و تثبیت در سطح قیمتی جدید به فروش برسانیم. این یک روش محافظهکارانه برای سرمایه گذاری در بورس است.
این روش اگر چه شما را از برخی فرصتهای بورس محروم میکند ولی در بلندمدت میتوان مطمئن بود که سود معقولی از سرمایه گذاری خود از بورس بدست آوردهاید.
در این هنگام میتوان با مرور مجدد وضعیت سهم از نظر اقبال بازار و انرژی برای صعود برای نگهداری سهم و با خرید مجدد برنامهریزی نمود.
استفاده از کلید حجم معاملات
هر گاه قیمت سهامی در حالیکه با حجم بالایی مورد معامله قرار میگیرد شروع به ریزش نمود، میتوان این موضوع را به عنوان نشانهای برای در پیش بودن روند منفی سهم دانست.
معمولاً افزایش حجم معامله در زمانی که روند سهم منفی است، بیانگر آن است که سرمایه گذاران حرفهای شروع به فروش سهام نمودهاند که این امر هر گونه افزایش قیمتی را با مشکل مواجه خواهد نمود ( سرمایه گذاران حرفهای معمولاً دارای حجم بالای سرمایه هستند که خروج آنها از یک سهم، انرژی سهم برای رشد را کاهش میدهد).
یک نشانه دیگر میتواند افزایش قیمت همراه با کاهش حجم معاملات باشد. این شرایط بدین معنی است که در این سطح قیمتی، سرمایه گذاران حرفهای دیگر اقدام به خرید نمیکنند و روند صعودی سهم در حال تضعیف است.
استفاده از کلید قیمت سهم
در این روش، تعداد روزهای متوالی که قیمت سهام روند نزولی دارد، نسبت به تعداد روزهای متوالی که قیمت روند صعودی دارد، محاسبه میشود.
در معادله زیر:
تعداد روزهای متوالی کاهش قیمت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعداد روزهای متوالی افزایش قیمت
.
هر گاه Nr در مقایسه با گذشته افزایش یافت این بدان معنی است که روند رو به رشد قیمت در حال متوقف شدن است و روند منفی به زودی آغاز خواهد شد.
در جا زدن قیمت
پس از یک دوره رشد قیمت، هنگامیکه سهم با حجم بالایی مورد معامله قرار میگیرد قیمت سهم رشدی ندارد و قیمت در حال تغییر جهت است.
به زبان ساده حجم بالا بدون رشد قیمت، علامت مهمی است.
قدرت نسبی
استفاده از خط قدرت نسبی یا RSI نیز یکی دیگر ار روشهای تشخیص زمان تغییر جهت قیمت است. در واقع پس از یکدوره رشد قیمت هر گاه قیمت به یک رکود تازه دست پیدا کرد در حالیکه RSI کاهش یافت، این بدان معناست که سهام در حال تغییر جهت است (به این وضعیت واگرایی میگویند).
این بدان معناست که در حالیکه قیمت به یک نقطه رکود دست بافته است اما قدرت نسبی سهم برای افزایش بیشتر کاهش یافته است و بنابراین قیمت به زودی تغییر خواهد یافت.
خط میانگین متحرک
خط میانگین متحرک همان قیمت سهام است اما به جای آنکه قیمت را در یک لحظه نشان دهد آنرا بصورت میانگین در یک دوره زمانی خاص نشان میدهد. بنابراین میانگین متحرک در واقع میانگین قیمت سهم در یک دوره زمانی است.
مثلاً میانگین متحرک 13 روزه، میانگین قیمت سهام در 13 روز گذشته را نشان میدهد. میانگین متحرک 26 روزه معمولاً به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت است تلقی میشود. هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را میشکند و یا پایینتر میآید بیانگر آنست که بازار دیگر رغبتی به خرید این سهم ندارد.
بیشتر بخوانید: میانگین متحرک چیست؟
یاد بگیریم به جای تحلیل یک سهم، کل بازار را تحلیل کنیم
یکی از مهمترین روشهای یافتن نقطه فروش، تحلیل کل بازار است و نه یک سهم خاص.
زیرا در مواقعی که جو عمومی بازار مناسب نیست بازار به سمت جو منفی حرکت میکند و قیمت اکثر سهام بازار نزولی میشود.
در واقع حتی اگر سهام مناسبی را هم خریداری کرده باشیم اگر جو عمومی بازار منفی باشد در این صورت نمیتوان انتظار سود چندانی از سهم انتخاب شده داشت و جو روانی منفی بازار، تاثیر منفی بر سهم مورد نظر ما خواهد گذاشت.
لذا توجه به جو عمومی بازار میتواند خود به عنوان یک تحلیل جانبی پیشبینی مناسبی از قیمتهای آتی و جهت حرکت قیمت سهام خاص به ما ارائه دهد. در این بین بررسی جو روانی صنعت نیز توصیه می شود.
معمولاً جو طبیعی بازار بعد از چند روز افزایش حجم معاملات، در حالیکه شاخص در حول و حوش سطح قبلی در حال نوسان است و یا حتی کاهش مییابد ، نشاندهنده تغییر جهت بازار می باشد.
به خاطر بسپارید:
- فروش سهام در سطح جدید قیمت که در آن قیمت سهام تثبیت میشود یک روش محافظهکارانه برای سودگیری از فروش سهام است
- استفاده از نمودارهای قیمتی میتواند ابزار مناسبی برای تعیین جهت چرخش و پیشبینی روند آتی قیمت باشد (آموزش تحلیل نموداری قیمت)
- علاوه بر خود سهم، کل بازار نیز میتواند در تعیین نقطه سودگیری تعیین کننده باشد
- بهتر است سهامی که از نظر بنیادی دچار افت شده را بفروشیم. همانند نشانههای ضعف در فروش محصولات شرکت و یا رشد سودآوری
- همیشه مراقب وضعیت صنعت باشیم و با اولین نشانههای ضعف در روند سودآوری صنعت و با افت شاخص صنعت به دنبال فروش سهم شرکت باشیم
- فروش گسترده یک سهام خاص از طرف سرمایه گذاران نهادی، میتواند حتی در صورت ارزنده بودن سهم، باعث افت شدید قیمت آن شود
- انجام افزایش سرمایههای زیاد توسط شرکت، میتواند باعث رقیق شدن و ضعف سهم شود