ریسکهای قابلاجتناب و غیرقابلاجتناب در بازار
بهعنوان یک سرمایهگذار، شما باید تفاوت بین خطر قابلاجتناب و غیرقابلاجتناب را بدانید؛ زیرا این امر به شما کمک میکند که تصمیمات مؤثری در سرمایهگذاری بگیرید.
تصمیمات شما بر روی سبد سهام بهطور کاملاً مستقیمی توازن ریسک را بر هم میزند. واقعیت آن است که بخشی از ریسکهای بازار رفیق همیشگی معاملهگر است و این مهم حتی با تسهیم بندی سرمایه و تشکیل سبد سهام نیز کاهش نمییابد!
هرچند رخدادهای آینده مشخص نیست؛ اما باید همواره بدترین احتمالات را در نظر بگیریم. ریسک نسبت نامشخصی است که ما میتوانیم آن را اندازهگیری کنیم. برحسب تعریف، ریسک انحراف بین چیزی است که یک سرمایهگذار انتظار دارد درازای چیزی که وی به دست میآورد.
ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
اینجا منظور از سیستماتیک همان ریسک غیرقابلاجتناب است. این ریسک را تحت عنوان ریسک بازار هم میشناسند. هرچند که متنوع سازی و تشکیل پرتفوی سهام میتواند ریسک را کاهش دهد؛ اما این بخش از ریسک حتی با متنوع سازی هم کم نمیشود! به گمانم اکنون باید بدانیم که چرا متنوع سازی بیشازاندازه و غیراصولی هیچوقت کارآمد نبوده و ریسک را کاهش نداده است! این همان چیزی است که در تصویر زیر به خوبی مشخص است؛ در واقع با افزایش تعداد سهام در یک پرتفوی سرمایه گذاری، ریسک سیستماتیک حذف نمی شود!
درصد خطر (ریسک) که میشود از طریق تسهیم بندی سرمایه (تشکیل سبد سهام) به حداقل برسانیم یا کاهش دهیم، بهعنوان خطر غیر سیستماتیک محسوب میشود.این بدان مفهوم است که تشکیل سبد سهام به کاهش ریسک غیر سیستماتیک کمک میکند؛ همان چیزی که از آن تحت عنوان ریسک قابلاجتناب یاد میشود.
خطر سیستماتیک (چیزی که با تشکیل سبد سهام متنوع سازی کاهش پیدا نمیکند) ناشی از عوامل اقتصاد کلان (همچون تورم، نرخ بیکاری و…) است. این فاکتورهای اقتصادی خارج از کنترل ما است. اینها همان پارامترهای اقتصاد کلان است که از سوی دولت دیکته میشود و از برنامهریزی اقتصادی دولت سرچشمه میگیرد.
بد نیست که بدانیم هرچند اجرای سیاستهای اقتصادی مؤثر توسط دولت باعث کاهش ریسک سیستماتیک بازار میشود ؛ اما این مسئله نیاز به زمان دارد تا بازار به آن واکنش نشان دهد.
معیار ریسک سیستماتیک
ضریب بتا معیار اندازهگیری خطر سیستماتیک در بازار است. الان نمیخواهیم وارد مباحث ریاضی از شویم! فقط در کل بدانیم که ضریب بتای بازار همیشه عدد یک در نظر گرفته میشود. ضریب بتای بازار یک است چون ما نمیتوانیم ریسک بازار را کاهش دهیم! این ضریب معیاری است که میتوانیم ریسک سبد خودمان را نسبت به آن بسنجیم. بتا را میتوان با تقسیم کوواریانس بین اوراق بهادار و بازار به واریانس بازار محاسبه کرد. البته نیازی نیست دکترای ریاضیات داشته باشید! چون این محاسبات را برنامه اکسل بهسادگی برایمان انجام میدهد.
چند مثال از ریسک غیرقابلاجتناب
همانطور که گفتیم؛ به علت تغییر در عوامل کلان اقتصادی، مقدار خطر سیستماتیک تغییر میکند، برای نشان دادن نمونهای از خطر سیستماتیک از عوامل اقتصاد کلان (نرخ تورم، نرخ بیکاری، علاقه بازار، وضعیت سیاسی و…) استفاده میکنیم.
- فرض کنید نرخ بهره در بازار افزایش یابد؛ در این صورت هزینه قرض گرفتن پول افزایش مییابد. یعنی چنانچه بخواهیم از بانک وام بگیریم، آنوقت مجبوریم سود بیشتری را نسبت به قبل بپردازیم. همین مسئله پرداخت سود بیشتر، هزینههای شرکتها را افزایش میدهد؛ و هزینه بیشتر طبیعتاً آستانه سود شرکت را کاهش میدهد که همین امر منجر به کاهش اقبال عموم برای نگهداری سهام خواهد بود. به همین سادگی! این تنها یکی از هزاران عاملی است که سرمایه ما را در بازار بورس تحت تأثیر قرارمیدهد و ما عملاً هیچ کنترلی روی آن نخواهیم داشت.
- تورم تعریف سادهاید دارد؛ کاهش قدرت خرید نسبت به میانگین درآمد افراد جامعه. این قضیه البته با کاهش ارزش پول ملی رنگ و بوی بیشتری به خود میگیرد. با افزایش نرخ تورم عملاً منابع مالی کمتری برای خرید در دسترس است. بنابراین افزایش تورم (که عاملی کاملاً خارج از اراده ما است) یک ریسک سیستماتیک تلقی میشود و بهطور مستقیم سرمایه ما را در بازار تهدید میکند. همانطور که گفتم حالا هرچقدر هم که سبد سهام خود را بهینه کنید بههیچعنوان نمیتوانید اثرات این ریسک را کاهش دهید!
- نرخ بیکاری هم که نیازی به تعریف ندارد! اگر نرخ بیکاری افزایش پیدا کند، آنوقت مردم پول کمتری برای خرید کالاها و خدمات در اختیار خواهند داشت. این قضیه تأثیر منفی مستقیم بر روی فروش شرکتها خواهد داشت که بهتبع آن سودآوری سبد سهام ما را دستخوش تغییر و تحول قرار می هد.
ریسک قابلاجتناب در بازار بورس
ریسک قابلاجتناب (غیر سیستماتیک) نیز بهعنوان خطر بالقوهای شناخته میشود که ارتباط مستقیمی با بهینهسازی سبد سهام دارد. این نوع ریسک از جز عوامل درونی شرکت ازجمله مدیریت غلط و یا نداشتن چشمانداز روش نشاءت میگیرد. با بهینهسازی صحیح سبد سهام و دقت در انتخاب سهامهایی با چشمانداز و پیشینه بنیادی قوی، این ریسک بشدت کاهش مییابد.
یکی از تکنیکهایی که همیشه توسط اساتید بازار معرفیشده است؛ تشکیل سبد سهام متنوع از صنایع گوناگون بوده است. منظورم سرمایهگذاری در شرکتهای مختلف و از صنایع مختلف است که ارتباط مستقیمی بین آنها وجود ندارد. چهبسا زیان ما بر روی یک سهم، از طریق کسب سود روی سهام دیگر پوشش داده شود. این همان چیزی است که از آن تحت عنوان ریسک قابلاجتناب (ریسک غیر سیستماتیک) یاد میشود. طبیعتاً با مدیریت صحیح سبد سهام، مطالعه و اتخاذ تصمیمات مؤثر تا حدود زیادی این ریسک کاهش مییابد.
ریسک غیرسیستماتیک | ریسک سیستماتیک |
ریسکی که بخشی از آن از عدم اطمینان نسبت به سهام ناشی میشود. این ریسک با متنوع سازی کاهش مییابد. | ریسک سیستماتیک قابلاجتناب نیست و عوامل اقتصادی کلان ناشی میشود. این ریسک در ذات بازار وجود دارد. |
ریسک غیر سیستماتیک قابلاجتناب است و بهطور مستقیم به نظام اقتصادی کشور ارتباط ندارد؛ بلکه اغلب به ماهیت کسبوکار مرتبط است. | ریسک سیستماتیک بهطور مستقیم به نظام اقتصادی و سیاستهای پولی و مالی کشور مرتبط است. |
سرمایهگذاری میتواند این ریسک را بهواسطه تشکیل سبد سهام و متنوع سازی اصولی کاهش دهد | ریسک سیستماتیک بهعنوان خطر غیرقابل غیر اجتناب شناخته میشود؛ این ریسک با متنوع سازی و تشکیل سبد کاهش نمییابد! |
مثالها:
| مثالها:
|
درنهایت، پیشنهاد من برای شما این است که قبل از هرگونه سرمایهگذاری برای تحلیل ریسک وقت بگذارید؛ در غیر این صورت ممکن است متحمل ضرر شوید! خطر همیشه وجود داشته و خواهد داشت، بنابراین نترسید که به چالش کشیده شوید، فکر کنید و سپس انتخاب درستی را انجام دهید.