حد سود هوشمندانه در تحلیل تکنیکال
چند بارشده است که در معاملهای مقداری در سود بودید و به ناگهان، روند قیمتها معکوس شده و خلاف میلتان به حرکت ادامه داده است و حسابی شمارا ترسانده است؟ بیایید سناریو را عوض کنیم؛ چند بارشده است که از معاملهای سوددِ خارجشدهاید و دیدهاید که قیمت، کماکان به صعودش ادامه داده است و شما جا ماندید؟
آیا چنین مسائلی، بخشی از معاملهگری هستند و باید آنها را بپذیرید یا اینکه میتوانید با انجام برخی کارها، اوضاع را به نفع خودتان تغییر دهید تا بتوانید بیشترین سود را از بازار بورس ببرید؟ در این مقاله میخواهم با شما درباره نقاط خروج ساده و غیراحساسی از معاملات صحبت کنم.
خروج از معاملات برای اکثر معامله گران دشوار است اما نباید اینطور باشد. مردم اصولاً خروج از معاملات را هم همانند سایر ابعاد معاملهگری پیچیدهتر و دشوارتر ازآنچه هست و باید باشد، میکنند. متأسفانه، تحلیل گران توانمند هم ممکن است در خروج از معاملات دچار مشکل باشند، حتی آنهایی که با دقت بالا میتوانند جهت بازار بورس را شناسایی کنند.
تفکرتان را تغییر دهید
وقتیکه درباره خروج از معاملات فکر میکنید، احتمالاً اولین چیزی که به ذهنتان میآید، حد ضرر و برخورد قیمت به حد ضرری که احتمال وقوعش %۴۰ تا ۶۰% است، نیست؛ بلکه، شما اغلب درباره سود و میزان سودی که میتوانید با خروج از بازار به دست آورید، فکر خواهید کرد؛ اگر هم شمای نوعی اینطور نباشید، دستکم اکثر معاملهگرانی که میشناسم اینگونه میاندیشند.
البته چنین تفکری کاملاً طبیعی است چراکه اغلب ما در ابتدا، باانگیزه کسب سریع پول یا سودهای یکشبه پا به بازار بورس گذاشتهایم که خود، اندیشیدن و پیشبینی کردن ضرر و زده شدن حد ضرر را که بهاندازه سود و حد سود مهم میباشند، دشوار و سخت میسازند. درنتیجه، تصور نکنید که فقط شما چنین تفکری دارید؛ همینکه متوجه شوید برای کسب پول و سود مستمر از بازار بورس، باید چنین تفکر و ذهنیتی درباره خروج از بازار را تغییر دهید، کافی است.
حقیقتی مهم درباره خروج و نقاط خروج این است که نقاط خروج، اهداف سود و حدود ضرر را دربرمی گیرد؛ خروج میتواند نقطه سربهسری هم باشد. بنابراین، فکر کردن دربارهی حد ضرر بهعنوان مؤلفهای حیاتی از استراتژی خروجتان بسیار مهم است چون نحوه مدیریت ریسک و ضررتان است که شمارا به سمت سود مستمر یا شکست سوق میدهد.
ضرر جزئی از بازار بورس است
میخواهم چیزی به شما بگویم که آن را باور داشته باشید و در معاملات بکار ببندید، میتواند تأثیر فوقالعادهای روی حرفه معاملاتیتان داشته باشد. چه بخواهید و چه نخواهید، شما در بازار بورس با ضرر هم سروکار خواهید داشت. پذیرش یا عدم پذیرش این حقیقت، با خودتان است. اما اگر قرار باشد در یک مورد در معامله به شما تضمین و قول بدهم، همین حقیقت است که شما ضرر خواهد کرد. اینکه چطور معاملات زیان دهتان را مدیریت کنید نقش فوقالعاده مهمی برای موفقیت شما در این بازار پرهیاهو ایفا خواهد کرد. در اغلب دورههای آموزشی تأکید کردهایم که باید ضررها را مدیریت کرد و به سودها اجازهی رشد داد.
اگر احساس میکنید که بر استراتژی معاملاتیتان تسلط پیداکردهاید و میدانید که برای شناسایی سیگنالهای ورود با احتمال سود بالا، باید تمرین کنید، تنها راه ضرر کردنتان بهصورت مداوم در بازار بورس، عدم مدیریت نقاط خروجتان خواهد بود. به همین دلیل است که یافتن نقطه خروج از معامله برای اکثر معامله گران اینقدر سخت است چون در غیر این صورت، آنها در مدیریت خروجشان دچار اشتباه میشوند.
به این موضوع فکر کنید؛ اگر فرضاً در یک قرارداد آتی اهرم بیشازحد بهکاربردهاید و در آن معامله در سود هستید، تحقق آن سود و خروج از آن معامله با سود کار بسیار دشواری برایتان خواهد بود زیرابه نسبت اندازه حسابتان، شما یک موفقیت سود بسیار بزرگ بازدارید و هر بار که تصمیم به خروج از آن میگیرید، به سودهای بیشتری میاندیشید که در صورت ماندن در آن معامله میتوانید به جیب بزنید. شما مدام دلایلی برای خودتان میآورید تا خودتان را قانع کنید که بازار بازهم به نفع شماراهش را ادامه خواهد داد و خودتان هم مدام به محاسبه سودهایی که در چنین صورتی، به دست خواهید آورد، فکر خواهید کرد.
فکر کنم با چنین داستانهای آشنایی کافی دارید و میدانید که آخر آن به کجا میرسد! شما درست به همان دلیل بالا، از معامله با سود خارج نمیشوید و روند معامله کمکم شروع به تغییر میکند؛ شما اصلاً باورتان نمیشود که چنین اتفاقی افتاده است و با روزبهروز آب شدن سودتان، کمکم احساس انفعال خواهید کرد. ناگهان فکر میکنید که شاید روند معکوس بازار متوقفشده و مجدداً به نفع شما، راهش را از سر بگیرد. شما وارد دور باطل معاملهگری احساسی شدهاید که درنهایت، چیزی بهجز یک ضرر بزرگ برایتان در بر نخواهد داشت… و میدانید؟ دلیلش هم این است که شما در یک معامله ریسک زیادی پذیرفتید.
راهحل ساده: این حقیقت را بپذیرید که در تمامی معاملاتتان سود نمیکنید و باید بر اساس این تفکر، رفتار کنید؛ منظورم این است که شما باید آن مقدار ریسکی که قادر به تحملش هستید در هر معامله قبول کنید زیرا چه بخواهید و چه نخواهید، هرچقدر هم که درباره معاملهای مطمئن باشید، بازهم در برخی معاملات ضرر خواهید کرد پس بهتر است مقدار آن را خودتان کنترل کنید. البته همانطور که میدانیم در بازار آتی سکه اهرم اجباری است! پس فکری به حال مدیریت سرمایه باید کرد.
شما باید در مورد نحوه خروجتان از معامله انعطافپذیر، و نه احساسی، باشید. ما باید بهطور مداوم از خودمان بپرسیم که آیا تصمیم بعدیمان منطقی و بر اساس استراتژی معاملاتیتان است یا خیر و صرفاً احساسی تصمیم میگیریم.
اهداف سود
شاید بتوان گفت یکی از رایجترین اشتباهات معاملهگری به هنگام خروج از معاملات، جابجا کردن و تغییر دادن هدف اولیه باشد؛ معامله گران فکر میکنند قیمت بازهم به رشد خود ادامه خواهد داد. اما در اغلب موارد، انجام چنین کاری، سودی کمتر ازآنچه در همان ابتدا تعیین کرده بودید، به دست میآورید البته اگر خوششانس باشید و کل سودتان را از دست نداده باشید.
البته من نمیگویم که هیچوقت نباید هدفتان را از نقطه اولیه تغییر دهید؛ درصورتیکه استراتژی معاملاتی شما سیگنالی دال بر انجام این کار صادر کند، باید این کار را انجام دهید. سؤالی که باید درباره اهداف سود پاسخ دهید این است که آیا شما بر اساس احساساتی همچون حرص یا طمع دارید حد سودتان را تغییر میدهید یا از معامله خارج میشوید یا نه.
یادتان باشد وقتیکه از همان ابتدا نقطه خروجتان را از یک معامله برنامهریزی میکنید، حد سودتان را بر اساس این ذهنیت و تحلیل بازار درست قبل از ورودتان مشخص میکنید. در آن شرایط، شما آرامتر و منطقیتر هستید زیرا هنوز وارد آن معامله نشدهاید. اما وقتی معامله را انجام دادید، از میزان وضوح منطقتان کاسته شده و با بالا و پایین رفتنهای بازار احساساتتان تحریک میشود. بهترین راهی که میتوانید در ارتباط با اهداف سودتان انجام دهید این است که بر اساس همان برنامه اولیهتان بهپیش بروید. اینکه بیایید بر اساس احتمال رشد بیشتر قیمت، آن را بالاتر قرار دهید، از طمعتان ناشی میشود و نه از منطقتان. این همان چیزی است که بهطور مبسوط در وبینار استراتژی معاملاتیدر مورد آن گفتیم و بحث کردیم.
حالا خودمانیم؛ چند بار این کار را انجام دادهاید و دیدهاید که بازار به آن نقطه و یا حتی کمی بالاتر از آن رسیده اما سپس بهصورت کاملاً ناگهانی، برعکس شده و یک سود بزرگ را به سودی اندک یا حتی ضرر تبدیل کرده است؟
حتی اگر بازار، بعدازاینکه شما حد سودتان را افزایش دادید، حرکت خود به نفع شمارا ادامه دهد، بازهم این کار، عادت بدی را در شما ایجاد میکند زیرا بدین معناست که شما بهصورت کاملاً احساسی به رفتار بازار واکنش نشان میدهید؛ شما نباید نتیجه معاملاتتان را به شانس واگذار کنید چراکه درنهایت، شانستان ته خواهد کشید! آنهم درست زمانی که بیش از هر وقت دیگری بدان نیاز داشتید. درنتیجه، میخواهم به شما بگویم که نباید صرفاً به دلیل اینکه بازار به حد سود شما شده نزدیک شده است، حد سودتان را جابجا کنید؛ اجازه دهید طبق همان برنامهریزی اولیهتان بهپیش بروید و سودتان را گرفته و از معامله خارج شوید و منتظر معامله بعدی بمانید. شما بهاینترتیب نظم و انضباط، صبر و عادات صحیح معاملهگری را در خودتان ایجاد میکنید.
حد ضرر
شما باید در مواجه با حد ضررتان هم کاملاً انعطافپذیر و نه احساسی باشید؛ البته در این مورد میتوانید با جابهجا کردن حد ضررتان، شانستان را افزایش دهید و تا حد ممکن در بازار باقی بمانید تا شاید شاهد برگشت روند بازار به نفع خودتان باشید.
مفهوم مدیریت معاملات با استفاده از استراتژی بخر و فراموش کن در مقوله رعایت حد ضرر، در مقایسه با حد سود، از اهمیت بیشتری برخوردار است. ما نباید صرفاً به علت تغییر روند حرکتی قیمت، از یک معامله خارج شویم؛ درواقع، ما باید تا زمان عبور قیمت از حد ضررمان، قواعد مربوط به «بخر و فراموش کن» را رعایت کنیم.
اگر قبل از اینکه حد ضررتان زده شود، معاملهای را ببندید، درواقع، شانس خودتان در راستای کسب بالاترین سودآوری ممکن در بلندمدت را تحت تأثیر قرار میدهید. اگر سیستم معاملاتی شخصی شما سیگنال خروج را صادر کرد، انجام این کار درست است اما در اغلب موارد، تریدر ها با اندک حرکت قیمت خلاف سودشان، از معامله خارج میشوند و صرفاً، نظارهگر برگشت روند قیمت و اوج گرفتن آن میشوند. شما تنها در صورت وجود سیگنالهای معتبر، اجازه دارید تا حد ضررتان را جابجا کرده یا معامله را ببندید.
هیچوقت نباید حد ضررتان را از نقطه ورودتان دورتر ببرید؛ در غیر این صورت، خیلی سریع، حساب معاملاتیتان را به باد خواهید داد. مطمئنم میدانید از چه سخن میگویم، منظورم همان نوسان ۵% بازار است که در ۱۴ روز کاری میتواند حسابمان را به نصف برساند! البته اگر در بازار آتی سکه فعال باشید، همین میزان نوسان درچند ساعت شمارا به مرحله کال مارجین میرساند. باید بدانیم که حد ضرر صرفاً باید بهمنظور کاهش ریسک معامله، سربهسر کردن یا سیو سود در یک معامله جابجا شوند.
سودهای کوچک هم بد نیستند!
این نکته به آنچه درباره انعطافپذیری شما در خروج از معاملاتتان مطرح کردیم مربوط میشود. اما من دوست داشتم تا به تفصیل با شما دراینباره صحبت کنم چون از برداشتهای اشتباه دربارهی پذیرش نسبت ریسک به بازده ۱ به ۲ و اینکه انجام این کار در چه زمانی صحیح است، مطلع هستم.
عموماً، لازم نیست که همیشه ریسک به ریوارد ۱:۲ یا ۱:۳ را در پیش بگیرید. گاهی اوقات کار درست این است که در صورت وجود سیگنالهای معتبر، با سودی اندک، حتی وقتی به سود ۲ یا بیشتر نرسیدهاید، معاملهتان را ببندید.
بهطور روزانه میلهایی را دریافت میکنم که میگویند در معاملهشان با ریسک به ریوارد ۱:۲، میلیونها تومان در سود بودند اما آن را سیو نکردند و روند معامله تغییر کرده و درنتیجه این تعلل، اکنون در ضرر هستند. دقیقاً به همین دلیل است که شما باید معاملاتتان را تحت نظر داشته باشید و در صورت لزوم، تغییرات لازم را اعمال کنید. اگر بازار واقعاً به حد سود شما نزدیک شد، شما باید بازار را تحت نظر بگرید، اگر ریسک به ریواردتان ۱:۱.۵ یا ۱:۱.۸ بود و شواهد خبر از تغییر روند بازار را میدادند، شما باید سیو سود کرده و معامله را ببندید. در چنین شرایطی، نباید منتظر لمس کامل حد سودتان باشید و در اثر حرص و طعم، سودتان را از دست بدهید؛ در اینجا باید انعطافپذیری لازم را نشان داده و از معامله خروج بزنید؛ چراکه ممکن است داستانهای صف فروش هم به این سناریو افزوده شود و کار را مشکلتر کند.
ضمناً شما باید حواستان به سیگنالهایی که خلاف معامله اولیه شماست یا مواردی که حاکی از راکد ماندن بازار در سطوح خاصی است و نمیتواند از آن مناطق عبور کند، باشد. اگر با چنین مواردی مواجه شدید، باید وارد عمل شوید و خیلی زود از آن معامله خارج شوید.
تکنیک «بخر و فراموش کن»
بخر و فراموش کن یک تکنیک ساده در مدیریت معامله است و همانطور که از خود عبارت هم میتوان متوجه شد، به معنی خرید و فراموش کردن معاملات است. بهعبارتدیگر، وقتی وارد معاملهای شدید، دیگر نباید در آن دخالت کنید. اما این قاعده هم استثنائاتی دارد زیرا بازار بورس پویا است و بهصورت مداوم در حال تغییر است… درنتیجه، ما نمیتوانیم بهطور ۱۰۰% رویکردمان را عملی و پیاده کنیم.
این تکنیک به شما میگوید در صورت عدم وجود سیگنال یا منطقی برای دخالت، نباید تغییری در معاملاتتان ایجاد کنید و نباید حدود ضرر یا سودتان را جابجا کنید. شما فقط در صورت وجود دلیلی منطقی و درست، و نه بر اساس ترس و طمع، اجازه دارید تا در شرایط اولیه معاملاتتان تغییر ایجاد کنید.
بنابراین، مفهوم ذهنی بخر و فراموش کن بسیار مهم است اما اجرای همراه با بررسی و مشاهده شرایط بازار است. شما رویکردی کاملاً باز و بهدوراز تعصب و هیجان در قبال بازار داشته باشید. اگر معامله طبق برنامه پیش رفت که هیچ؛ اما اگر بازار خلاف موقعیت شما پیش رفت اما شما هنوز دو برابر ریسکتان در سود نیستید، منطقی است که آن معامله را همانجا ببندید و سودتان را سیو کنید.
بااینحال، اگر در بررسیهایتان دیدید که معامله روند مطلوبتان حرکت کرده است اما هیچ سیگنالی دال بر خروجتان صادر نکرده است، در آن نقطه معامله را نبندید؛ اجازه دهید حرکت قیمت ها در بازار بورس کار خودش را بکند. بستن معامله آنهم صرفاً به دلیل اینکه اندکی خلاف انتظارتان پیش رفته است، دلیل خوبی نیست؛ ما باید زمان کافی داشته باشیم تا نتیجه لبه معاملاتیمان را ببینیم.
حد سود هوشمندانه یعنی چه؟
شما با پاسخ دادن به سؤالات زیر میتوانید ببینید که آیا از معاملهای با موفقیت خروج زدهاید یا خیر:
- آیا خروجم بر اساس احساسات بود یا منطق؟ (جوابتان باید منطق باشد)
- اگر در معامله ضرر کنم، آیا همان مقداری که از قبل تعیین کردهام را از دست میدهم یا کمتر از آن؟ (جواب باید بهاندازه حد ضررتان باشد)
- اگر در معاملهای سود کنم، آیا دو برابر ریسک سود میکنم یا بیشتر از آن؟ اگر در معاملهای کمتر از دو برابر ریسک سود کنم، آیا منطق یا دلیل قانعکنندهای برای خروج قبل وجود دارد یا من صرفاً به دلیل حرکت قیمت خلاف خواستهام، ترسیدهام؟ (جواب باید بله باشد و شما باید بهصورت منطقی صرفنظر از اندازه سودتان خارج شوید).