چرا شرکتها وارد بورس میشوند؟
بازارها ازنظر سررسید به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم میشوند. سررسید بازار پول کمتر از یک سال و سررسید بازار سرمایه بیشتر از یک سال است. بازار سهام بهعنوان یک بازار منسجم برای معامله و مبادلهی مالکیت شرکتهای بورسی که بهطور پیشفرض با عمر نامحدود فعالیت دارند، جزء بازارهای سرمایهای محسوب شده و به همین دلیل به بازار سهام، بازار سرمایه نیز گویند.
عموماً شرکتها باهدف تأمین مالی اقدام به ورود به بازار سرمایه و انتشار اوراق مینمایند. بهطورکلی دو راه برای تأمین سرمایه، جهت ادامه فعالیت شرکت، انجام یک طرح توسعه و حتی انجام یک پروژه، وجود دارد. این دو راه عبارتند از روش بدهی و روش مشارکت؛ یعنی یا از طریق استقراض از اشخاص دیگر، اخذ وام و … اقدام به تأمین مالی مینماییم و یا دیگران را در عواید حاصل از فعالیت خود شریک و بخشی از مالکیت را به آنها واگذار میکنیم و در ازای آن سرمایه موردنیاز خود را به دست میآوریم.
بدیهی است هرکدام از این روشها مزایا و معایب خود را دارد. برای مثال مزیت روش بدهی موقتی بودن آن یا سپر مالیاتی بودن آن است، یعنی روزی به پایان خواهند رسید و وجود بدهی در صورتهای مالی باعث میشود که شرکت مالیات کمتری پرداخت نماید.
اما همین روش معایبی نیز دارد، مثلاً ریسک مالی مجموعه را افزایش میدهند و در صورت نداشتن نقدینگی کافی برای پاسخگویی به بدهیها شرکت دچار مشکل میشود؛ چه بسا ضرر و زیانی حادث گردد که دیگر قابل جبران نباشد و حتی منجر به ورشکستگی شرکت گردد.
از سوی دیگر، روش مشارکت نیز مزایایی دارد. برای مثال الزامی برای بازپرداخت وجه و سرمایه دریافت شده وجود ندارد و همچنین فرد در سود و زیان با ما سهیم خواهد بود؛ لذا از این بابت نگرانیای وجود ندارد که در صورت زیانده بودن شرکت دچار مشکل شویم. اما ازجمله معایب این روش، بازگشتناپذیر بودن آن است؛ یعنی آن بخش از سهامی را که واگذار نمودیم، برای همیشه دیگر در اختیار نداریم.
لازم به ذکر است، الزامی وجود ندارد که فقط یکی از روشها را انتخاب کنیم، بلکه میتوانیم با استفاده از ترکیبی از دو روش مذکور نسبت به تأمین مالی مجموعه اقدام نماییم که به این نسبت ترکیب،ساختار سرمایه شرکت گویند. ساختار سرمایه یعنی چه بخشی از داراییهای مجموعه را بدهی و چه بخشی از آن را آورده نقدی و حقوق صاحبان سهام تشکیل داده است. این ساختار در شرکتهای مختلف بسته به نوع صنعت، نوع شرکت ازنظر سهامی عام و خاص، ریسکپذیری و بازدهی مورد انتظار صاحبان سهام آن میتواند متفاوت باشد. فرمولهایی وجود دارد که این نسبت بهینه را تعیین مینماید. در این فرآیند، نرخ بازگشت مورد انتظار سرمایهگذاران، نرخ بهره وام یا استقراض و معافیت مالیاتیای که ایجاد میکند را دخیل میکنند و نهایتاً هزینه تأمین مالی ترکیبهای مختلف به دست میآید. هر ترکیبی که هزینه کمتری داشته باشد، بهعنوان ساختار مناسب سرمایه انتخاب میشود (ذکر مثال از حوصله این مقاله خارج است).
روش مشارکت انواع گوناگونی دارد. برای نمونه اگر شراکت بین مؤسسین شرکت که تعداد کمی هم دارند، حادث شود، آن شرکت سهامی خاص است؛ ولی اگر تصمیم بر آن شود که بخشی از سهام شرکت به عموم مردم واگذار گردد، شرکت تحت شرایط خاصی به سهامی عام تبدیل میشود و میتواند نسبت به پذیرهنویسی و انتشار سهام اقدام نماید. بهعنوان مثال شرکت باید سودده باشد و سابقه فعالیت چندین ساله داشته باشد (جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به قوانین مصوب قانون تجارت مراجعه فرمایید).
پس از آنکه شرکت از طریق فروش سهام اقدام به تأمین نقدینگی موردنیاز خود کرد، شرایط جدیدی بر وضعیت آن حاکم خواهد شد که مزایا و معایب خاص خود را دارد. درذیل به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- معافیت مالیاتی: شرکتهای بورسی مادامیکه در بازار سرمایه حضورداشته باشند از معافیت مالیاتی۱۰ درصدی برخوردار خواهند بود. جزئیات این معافیت در قانون مالیات های مستقیم قابل مشاهده است.
- حضور شرکتها در بورس بهمنزله اعتبار برای شرکت است؛ زیرا برای ورود به بورس، شرایط خاصی همچون سودده بودن و برخورداری از پیشینه مثبت شرکت نیاز است و شرکتهایی که در این مجموعه حضور مییابند یعنی این شرایط را دارا هستند.
- افزایش سرمایه و تأمین مالی در این شرکتها آسانتر از سایر شرکتها است، چرا که خریداران سهام آنها محدود به چند نفر و یا یک گروه خاص نیست و تعداد زیادی خریدار و فروشنده برای این شرکت وجود خواهد داشت. نهایتاً میتوان نتیجه گرفت قدرت چانهزنی برای قیمتگذاری سهام این شرکتها کاهش مییابد.
- راههای تأمین مالی دیگر نظیر انتشار اوراق مشارکت و… برای این شرکتها آسانتر از سایر شرکتها خواهد بود.
البته محدودیتهایی نیز برای این شرکتها به وجود خواهد آمد که برای بهرهمندی از مزایای آن باید این محدودیتها را پذیرفت؛ مثلاً ارسال به موقع گزارشهای مالی استاندارد این شرکتها و یا ساختار مدیریتی آنها، زیرا ممکن است مدیریت آنها را افراد ناشناس در دست بگیرند. بنابراین قبل از اینکه یک شرکت بخواهد برای ورود یا عدم ورود به بازار سرمایه تصمیم بگیرد، باید کلیه جوانب کار را بسنجد و سپس نسبت به اقدام در این مورد تصمیمگیری نماید.
- عدم وجود محدودیت قانونی مؤثر برای نقلوانتقال و یا اعمال حق رأی توسط سهامداران.
- وجود سهام بانام و دارای حق رأی
- ثبت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار تهران
شرایط اختصاصی پذیرش شرکتهای موجود در بازار اول – تابلوی اصلی:
۱- وجود حداقل شناوری سهام ۲۰%
۲- دارابودن حداقل میزان سرمایه ثبت شده شرکت ۱,۰۰۰ میلیارد ریال
۳- وجود حداقل ۳ سال سابقه فعالیت پیش از پذیرش
۴- عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه
۵- مطلوبیت انتخاب سیستم حسابداری به لحاظ مالی و بهای تمام شده
۶- سودآوری در ۳ دوره مالی متوالی منتهی به زمان پذیرش و دارا بودن چشم اندازی روشن از لحاظ سود آوری
۷- حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها ۳۰%
۸- تایید صورتهای مالی توسط حسابرس معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار
۹- عدم وجود محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل
۱۰- صورتهای مالی دو دوره منتهی به پذیرش، فاقد موارد مردودی یا عدم اظهار نظر توسط حسابرس ۱۱- عدم وجود دعاوی حقوقی دارای اثر با اهمیت بر صورتهای مالی
شرایط اختصاصی پذیرش شرکت های موجود در بازار اول- تابلوی فرعی:
۱- وجود حداقل شناوری سهام ۱۵%
۲- دارابودن حداقل سرمایه ثبت شده شرکت ۵۰۰ میلیارد ریال
۳- وجود حداقل ۳ سال سابقه فعالیت پیش از پذیرش
۴- عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه
۵- مطلوبیت انتخاب سیستم حسابداری به لحاظ مالی و بهای تمام شده
۶- سودآوری در ۲ دوره مالی متوالی منتهی به زمان پذیرش و ارائه چشم اندازی روشن از لحاظ سود آوری ۷- حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها ۲۰%
۸- تایید صورتهای مای توسط حسابرس معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار
۹- عدم وجود محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل
۱۰- صورتهای مالی دو دوره منتهی به پذیرش، فاقد موارد مردودی یا عدم اظهار نظر توسط حسابرس ۱۱- عدم وجود دعاوی حقوقی دارای اثر با اهمیت بر صورتهای مالی