نوسانگیری در بورس چیست؟
افراد استراتژیهای سرمایهگذاری متفاوتی در بازههای زمانی مختلف انتخاب میکنند. برخی سهامداران با اعتقاد بر نوسانگیری در دورههای کوتاهمدت فعالیت میکنند و برخی دیگر افق زمانی طولانیتری را برای کسب بازدهی بیشتر مدنظر دارند. تفاوت دیدگاه این دو گروه طبعاً موجب انتخاب روشهای سرمایهگذاری مختلف در بین معاملهگران میشود.
از آنجایی که در تمامی بازارهای سهام فعالان بازار بهدنبال کسب بیشترین سود در کمترین زمان ممکن هستند، روشهای مختلف نوسانگیری بیشتر مورد استقبال سرمایهگذاران در بورس است. منظور از واژه نوسان در واقع همان تغییرات قیمت سهام است که در بازههای زمانی مختلفی ایجاد میشود. از آنجایی که در بازار بورس شاید بتوان بیشترین دفعات تغییرات قیمتی را نسبت به بازارهای دیگر مشاهده نمود، معمولاً تغییرات قیمتی در واحد زمان مورد بررسی بسیاری از افراد قرار میگیرد.
نوسانگیری یک نوع استراتژی معاملاتی محسوب میشود. در بازار بورس به نوسانگیری، سفتهبازی نیز میگویند. سفتهبازی در معنای کلی به معنای ورود به مبادلات دارای ریسک زیاد به امید کسب سود از نوسانات است. کسب سود میتواند بهطور مستقیم از نوسانات قیمتی یا سود تقسیمی شرکتها باشد. سفتهبازان کمتر توجهی به ارزش بنیادی شرکتها دارند و تنها روند قیمتی سهم را مدنظر میگیرند و بر اساس تحلیل تکنیکال و شناسایی حمایتها و مقاومتها اقدام به خرید سهم در کف و فروش آن در سقف مینماید.
تغییرات قیمتی در واحد زمان سرعتهای مختلفی دارند، به همین دلیل بعضی از نوسانگیرها در مدت زمان طولانیتری نوسانگیری میکنند و بعضی در کوتاهمدت دست به معاملات میزنند. نوسانگیری را میتوان در انواع مختلفی در بازار و در گروههای چندگانه از افراد مشاهده کرد که عبارتند از:
گروه اول در بلندمدت و طی چند ماه با تمرکز بر اطلاعات مالی و با تحلیل بنیادی سهام نوسانگیری میکنند.
گروه دوم با استفاده از تحلیل تکنیکال نوسانگیری میکنند. سرمایهگذاران در این روش با استفاده از نمودارها در بازههای زمانی کوتاهمدت سهمی را خریداری میکنند و پس از چند درصد رشد قیمتی آن را می فروشند.
گروه سوم نیز طی چند روز و با استفاده از جو حاکم بر بازار نوسانگیری روزانه انجام میدهند. گاهی مشاهده میشود که انتشار یک خبر موجب رشد دست جمعی سهام یک گروه میشود.
گروهی نیز بخاطر اینکه زودتر از اهالی بازار دسترسی به رانت و اطلاعات شرکتها دارند نوسانگیری میکنند.
دسته دیگری از فعالان بازار نیز با دارا بودن منابع مالی بسیار بالا، اقدام به نوسانگیری در لحظه مینمایند.
نوسانگیران معمولاً هدف قیمتی مشخصی برای خرید و فروش سهم ندارند و ممکن است تنها با مثبت شدن روند قیمتی یک سهم آن را خریده و در روند منفی، آن را بفروشند. فردی که با نوسانات بازار همراه است، قیمتهای لحظهای و صفهای خرید و فروش را دنبال میکند و تصمیمات خود را نیز بر همین مبنا اتخاذ میکند.
در نوسانگیری داشتن و اجرای توقف ضرر و برنامه هدف یا شناسایی حد ضرر و حد سود بسیار مهم است. در بسیاری موارد نوسانگیران صفهای خرید و فروش را بدون توجه به اتفاقات درونی شرکت ایجاد میکنند. در این مواقع اما معاملهگران بلندمدت با دوری از هیجانات صفها، همچنان سهامداری میکنند.
معمولاً نوسانگیران سهمهای فرابورسی را بیشتر برای نوسانگیری انتخاب میکنند. زیرا این سهمها برای رشد حداکثری در یک روز، نیاز به پر شدن حجم مبنا ندارند و زودتر از سهمهایی با حجم مبنای بالا تحت تاثیر جو بازار قرار میگیرند.
همچنین سهمهایی با شناوری بالا یا خیلی پایین مورد استقبال این دسته از افراد برای معاملات قرار نمیگیرند. بالاتر بودن قیمت آخرین معامله از قیمت پایانی سهم در روز معاملاتی قبلی از دیگر موارد مورد توجه نوسانگیران است. از دید نوسانگیران، سهمهایی که در روزهای قبل تعداد معاملات بالاتری را دارا بودند از شانس بیشتری برای رشد در روزهای آتی برخوردارند.
مقادیر زیادی از حجم معاملات روزانه بهوسیله سفتهبازان انجام میشود که میتواند به نقدشوندگی بازار کمک کند. در کشور ما بیشتر افراد فعال در بورس، سفتهبازان را موجوداتی خطرناک با اخبار رانتی خاص میشناسند. اما حقیقت امر متفاوت از این دیدگاه است. بازار سرمایه بدون سفتهبازان با کمبود یک رکن مهم مواجه است و در صورت زیاد شدن سفتهبازان نیز تعادل بازار حفظ نخواهد شد.
کمیته قراردادهای آتی آمریکا، سفتهباز را معاملهگری تعریف میکند که ریسک معاملات را نادیده میانگارد یا کماهمیت میبیند و با هدف کسب سود از پیشبینیهای درست حرکات قیمتی، معامله میکند.
سفتهبازی علاوهبر افزایش حجم معاملات، ایجاد نقدشوندگی بیشتر و ایجاد امکان پوشش ریسک برای سایرین، باعث پر شدن شکاف قیمتی بین عرضه و تقاضا میشود.
ویکتور نیدهوفر، سفتهباز مشهور در کتاب «سفتهباز بهعنوان قهرمان» مینویسد: لازم است علاوهبر اصولی که منجر به کسری و مازاد میشوند، نقش سفتهبازان را نیز در نظر گرفت. وقتی محصول به قدری کوچک است که در حد نرمال، مصرف آن منجر به رضایت نمیشود؛ سفتهبازان با هدف کسب سود از خرید محصول کمیاب وارد صحنه میشوند. خرید آنها قیمت را افزایش میدهد و بنابراین درنتیجه مصرف، عرضه کمی باقی خواهد ماند. تولیدکنندگان با قیمت بالا تشویق میشوند تا کمبود و کسری را با رشد تولید کاهش دهند. از طرف دیگر، وقتی قیمت بیش از تصورات سفتهبازان است، عقل حکم به فروش آنها میکند. این قیمتها، اشتیاق مصرف و صادرات را کاهش میدهند و به کاهش مازاد کمک میکنند.
مضرات نوسانگیری
البته نوسانگیری در کنار وجود مزایای همیشگی، مضراتی نیز داشته است. افزایش بسیار زیاد سفتهبازی در یک بازار میتواند باعث تحریف قیمتها از ارزش واقعی آنها شود. به همین دلیل تناسب سفتهبازی و سهامداری در بازارهای مالی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در همین رابطه ابزارهایی جهت مقابله یا حمایت از نوسانگیری طراحی شدهاند. حباب قیمتی بورس انگلستان که باعث سقوط قیمتها پس از رشدهای زیاد شدند نمونه خارجی از مضرات نوسانگیری است.
سقوط بورسهای آمریکا در سال ۲۰۰۸ نیز نمونهای دیگری از مواردی هستند که یکی از دلایل آن عدم تناسب نوسانگیری و سهامداری هستند. در ایران نیز در سال ۹۲ که بورس بهصورت مداوم در همه رسانهها تبلیغ میشد با ورود افرادی مواجه شد که هیچ شناخت و پیشزمینهای از بورس نداشتند و همه بهدنبال کسب بیشترین بازدهی در کمترین زمان ممکن بودند. افزایش نوسانگیرهای تازه وارد یکی از دلایل رشد قیمت و پس از آن سقوط بورس اوراق بهادار بود.
نوسانگیری برای افرادی که اینکار را در بازار انجام میدهند هزینههایی را از جمله کارمزد، مالیات و … بههمراه دارد که هر چند ممکن است کوچک به نظر برسد، اما با تکرار این روند، تبدیل به مبالغ بسیاری در بلندمدت خواهد شد.
نوسان گیری در بازار سهام و یا سایر بازارهای مالی نیاز به تجربه و شناخت بازار و داشتن مهارت در تابلوخوانی و بازار خوانی دارد و می توان گفت که هر سرمایه گذاری قادر به انجام این کار نیست.
ممکن است گاهی اوقات بسیاری از سرمایه گذاران با ورود به بازار سرمایه و طمع سودهای کوتاهمدت، بهدنبال نوسانگیری باشند اما طولی نمیکشد که متضرر میشوند و بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند، چرا که همانطور که در بالا گفته شد نوسانگیری به دانش، تجربه و مهارت خاصی نیاز دارد و چه بسا بسیاری از افراد ماهر و پرتجربه در بازار هم متحمل زیان میشوند.
نوسانگیری اضطراب مضاعفی را بر فرد تحمیل میکند و نیازمند است که افراد در فرصتهایی تصمیمات مهمی را بهسرعت اتخاذ کنند که در صورت داشتن برنامه دقیق میتوان از استرس این تصمیمات کاست.
نوسانگیری در بورس همچنین نیازمند تعهد زمانی است. نوسانگیران از شروع زمان معاملات (ساعت۹) تا پایان روز باید دقیقهبهدقیقه آنچه را که در بازار اتفاق میافتد را نظاره کنند. لذا برای افرادی که نمیتوانند این زمان را در اختیار داشته باشند نوسانگیری در بورس کارایی ندارد.
نتیجهگیری
به طور کلی ریسک این روش بالاتر از روشهای دیگر سرمایهگذاری است اما در بسیاری موارد بازدهی بسیار بالایی دارد.
مهم این است که افراد با شناخت از خود بفهمند که توانایی معاملاتی و سرعت واکنش آنها چگونه است. با اطلاعات وارد بازار شوند و به تغییرات قیمتها توجه داشته باشند تا بتوانند به موقع تصمیم بگیرند. بزرگان بازار بورس در جهان، نوسانگیری را روش خوبی برای کسب سود در بورس نمیدانند و توصیه اکید آنها در همه دنیا، سرمایهگذاری بلندمدت در این بازارهاست.
بیشتر سرمایهگذاران موفق جهانی، مانند وارن بافت و راکش جونجونوال معاملهگر نوسانگیر نیستند، بلکه سرمایهگذارانی بلندمدت هستند.
قیمتهای سهام بستگی به بسیاری از اصول پیچیده و عوامل اقتصاد کلان همراه با نمودارهای تکنیکی دارد. ولی نوسانگیری در بورس اغلب اوقات صرفاً براساس نمودارهای فنی تحلیل تکنیکال است. اگر سبد مناسبی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنیم، قطعاً در میانمدت و بلندمدت بازدهی بهتری خواهیم داشت.