خرید و فروش سهام در بورس بر اساس هیجانات بازار ممنوع!
بازار بورس، بازاری بسیار هشیار است و به کوچکترین سخن و خبری حساسیت نشان میدهد. یک بازار بورس پویا در حالت کلی آیینهای تمامنما از اقتصاد و وضعیت یک کشور است به همین جهت شاخص بورس را اصطلاحاً دماسنج اقتصاد مینامند. بورس همواره در معرض افتوخیز قرار دارد؛ لذا تحلیل بازار بورس و اتخاذ تصمیمات درست در مورد خریدوفروش سهام نیازمند داشتن اطلاعات کافی از مسائل بنیادی و اقتصادی شرکتها و بازار و صنعت است. در این میان افرادی وجود دارند که با تصمیمگیریهای احساسی و نادرست در بورس متحمل ضررهایی میشوند. برای همین یکی از لازمههای فعالیت در بورس دوری از تصمیمات هیجانی و احساسی است.
در مواقعی مشاهده میشود سهامی که تا روز قبل خریدار نداشته ناگهان موردعلاقه بازار قرار میگیرد و برای خرید آن صف خرید تشکیل میشود و گاهی هم برعکس، با انتشار کوچکترین اخبار منفی از یک شرکت پرطرفدار، ناگهان بسیاری از سهامداران به فروشندگان آن سهم تبدیل میشوند. صفهای خریدوفروش بهواسطه هیجانی که دارند بهراحتی افراد را بازیچه قرار میدهند، در این میان برخی سهامداران تحت تأثیر شرایط و عوامل و خبرها قرار میگیرند و بدون داشتن اطلاعاتی دقیقتر و کاملتر از سهم اقدام به خریدوفروش هیجانی سهم میکنند.
معمولاً اتخاذ تصمیمات غلطی منجر به این خریدوفروشهای هیجانی میشود که گاهی ضررهای زیادی را به افراد تحمیل میکند. سرمایهگذاری موفق در بازار سرمایه، مستلزم شناخت بازار و آگاهی از روانشناسی بازار است. در بازار سهام هیچچیز جای رفتار عقلانی را نمیگیرد. روزانه بارها و بارها این اتفاق در بازار بورس اوراق بهادار رخ میدهد که افراد سهمی خوب را به طمع سود کردن در سهمی دیگر، میفروشند. با این کار هم ممکن است آن فرصت را از دست دهند و هم گاهی به امید فرار از ضرر، سهم خود را در روزهای منفی وصفهای فروش از دست میدهند.
بهمحض اینکه برای سهمی صف تشکیل شد بدون اینکه از نیت فروشنده و یا خریدار آن سهام مطلع باشند، تحت تأثیر هیجان آن قرارگرفته و با یک بهانه مثل توصیه یکی از دوستان و یا خواندن مطلبی درجایی غیر معتبر به آن صف میپیوندند و به سرمایهگذاری خود آسیب میرسانند. پیدایش صفهای خریدوفروش میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. ولی در بسیاری از مواقع ایجاد موج شایعه در بازار و رواج خبری منفی یا مثبت در مورد سهام باعث ایجاد این صفها میشود.
سرمایهگذاران موفق، اهمیت ثبات احساسی و روانی را در سرمایهگذاری بهخوبی متوجه شدهاند، به این معنی که آنها تصمیمات سرمایهگذاریشان را براساس اطلاعات مفید و تحلیل شده میگیرند اما احساسات و هیجانات عامل اصلی تصمیمگیری در سرمایهگذاران احساسی است.
سرمایهگذاران احساسی معمولاً وقتی قیمت سهم کمی افت میکند سهام خود را به فروش میرسانند. آنها روی اخبار بیشازحد متمرکز هستند و بهصورت افراطی اخبار را پیگیری میکنند و شنیدن هر خبر کوچکی ممکن است بر تصمیم آنها تأثیر بگذارد.
همچنین در سرمایهگذاران احساسی مشاهده میشود که آنها برای سودی که هنوز تحققنیافته خوشحالاند و یا برای زیانی که هنوز قطعی نشده اندوهگین میشوند.
آنها از بررسیهای دقیق قیمت سهم واهمه دارند و یا بالعکس بهصورت پشت سر هم قیمتها را بررسی میکنند و میخواهند مرتباً از هر فردی که فکر میکنند اطلاعاتی از سهم دارد نظرسنجی کنند و نمیخواهند با حقایق روبهرو شوند و خودشان به تحلیل اطلاعات بپردازند.
با هر خبر بدی ترس وجود آنها را فرامیگیرد و بهطور دائم با تکیهبر احساس و انجام خریدوفروشهای بیمنطق دچار ضررهای فراوانی میشوند. درحالیکه برای سرمایهگذاری موفق باید افراد هنگامی اقدام به خرید سهام یک شرکت کنند که پس از بررسی عوامل متعدد اثرگذار بر قیمت سهام آن شرکت شامل عوامل محیطی، عوامل صنعت و عوامل درونی، به این نتیجه برسند که قیمت واقعی آن سهم بیشتر از قیمت بازار آن است.
طبیعتاً بررسی همهجانبه عوامل اثرگذار بر قیمت سهم، نیازمند بهرهگیری از اطلاعات دقیق، جامع و معتبر است. به همان اندازه که استفاده از اطلاعات معتبر در تصمیمگیری سرمایهگذاران تأثیر مثبت دارد، بهرهگیری از اطلاعات غیر معتبر و شایعات در تصمیمگیریها، میتواند منافع سرمایهگذاران را به خطر بی اندازد.
تجربه نشان میدهد که در جریان فرازوفرود بازار سهام، بیش از هر چیز شایعات، اخبار و تحلیلهای «نادرست» به سرمایهگذاران مخابره میشود، بعضاً این شایعات توسط عدهای سفتهباز در بازار به وجود میآید که خواهان کاهش قیمت سهام و از طرفی بهاصطلاح جمعکردن سهام در قیمتهای کف هستند و بعدازاینکه خریدهای خود را تکمیل کردند و خریدهای خوبی انجام دادند اقدام به افزایش قیمت سهام در بازار میکنند و همان سهامی را که به قیمت پایین خریدند به قیمت بالا به بازار میفروشند.
همچنین در اکثر مواقع هرکس منافع خودش برایش اولویت دارد، اگر افرادی سهمی را داشته باشند و آن سهم صف خرید و یا فروش شود بسته به منافع خود برای آن سهم تبلیغات مثبت و منفی میکنند و باعث گمراهی سایرین میشوند.
به همین دلیل سرمایهگذاران باید توجه داشته باشند که اطلاعات سهام را از منابع معتبر و از راههای صحیح به دست آورند و با تحقیق و بررسیهای دقیق به این اطمینان برسند که اطلاعات دریافتی عاری از هرگونه انحراف یا بزرگنمایی یا شایعات و جهتگیریها یا تحلیلهای نادرست است.
از دیگر نکات پراهمیت برای دور ماندن از خریدوفروشهای هیجانی داشتن دید بلندمدت برای سرمایهگذاری است. عملکرد بورس در سالهای گذشته نشان داده است که سرمایهگذارانی که بادید بلندمدت و البته آگاهانه، وارد این بازار شدهاند، توانستهاند سود قابل قبولی از این بازار به دست آورند. هراندازه دید سرمایهگذاران بلندمدتتر باشد به همان نسبت نیز ریسک سرمایهگذاری کمتـر میشود.
بنابراین سهامداران همیشه باید ابتدا افقهای بلندمدت را در ذهن داشته و بعد دست به اقدامهای کوتاهمدت بزنند.
نوسان جزء جداییناپذیری در بورس است، روند صعودی قیمت سهم درگذشته، لزوماً به معنای تداوم این روند در آینده نیست، کما اینکه روند نزولی قیمت سهم درگذشته نیز لزوماً به معنای ادامه افت قیمت سهم در آینده نخواهد بود.
با یک روز صف خرید یا صف فروش شرکتی ورشکست یا ثروتمندتر نخواهد شد، لذا افراد باید سعی کنند همیشه بادید بلندمدت سهمی را بخرند تا صف فروش و خرید سهم آنان را هیجانزده نکند. سهام زیادی هستند که در مدت رشد خود روزهای هم صف فروش داشتهاند و یا سهامی که دارای آینده خوبی نیستند در روزهایی صف خرید برای آنها تشکیلشده است. با استفاده از تحلیلهای بنیادی و تحلیل تکنیکال افراد میتوانند با شناخت چشمانداز یک سهم و صنعت آن بدانند در کجای مسیر قرار دارند و قیمتهای بالا و پایین مقطعی نگرانی برای آنها ایجاد نخواهد کرد و درگیر بازیهای مقطعی و هیجانات نوسانها نمیشوند
یکی دیگر از تصمیمات احساسی سهامداران تعصب بیجا بر روی صنعت خاص و یا سهم خاصی است. تعصب نسبت به سهام گریبان گیر برخی سرمایهگذاران میشود. منظـور از تعصب نسبت به سهام این است که بعضاً، باوجودآنکه بررسی اطلاعات معتبر و متغیرهای اثرگذار بر قیمت یک سهم، از شرایط نامناسب سهم و روند رو به کاهش قیمت آن حکایت دارد، اما برخی از سهامداران بدون در نظر گرفتن واقعیتها و با استدلالهایی مانند اینکه “این سهم درگذشته سهم بسیار خوبی بوده است”، یا “چون سهم را باقیمت بالاتر خریدهام، حاضر نیستم به قیمت کمتر بفروشم” و…، از فروش سهام خودداری میکنند، غافل از اینکه شاید با فروش سهام مذکور و سرمایهگذاری در سهامی که شرایط مناسبتری دارد، نهتنها بتوانند زیان خود را جبران کنند، بلکه سود قابل قبولی نیز به دست آورند.
یک سرمایهگذار همواره باید مراقب سبد سهام خود بوده و در صورت لزوم، ترکیب سرمایهگذاری خود را موردبازنگری قرار دهد. یکی از نظریههای مطرحشده در خصوص راهکارهای کاهش ریسک سرمایهگذاری، به “تئوری پرتفوی” یعنی “نظریه سبد” معروف است.
بر اساس این نظریه، هراندازه در سبد سرمایهگذاری، سهام شرکتهای مختلف از صنایع متنوع بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری کاهش خواهد یافت. به همین دلیل سهامداران لازم است خارج از تعصبات روی صنعت خاص روی صنایع مختلفی سرمایهگذاری کنند که در صورت بروز ریزش صنعتی خاص دچار زیان نشوند. استراتژی متنوع میتواند از کاهش شدید ارزش سرمایه جلوگیری کند و درنهایت راهکاری برای جلوگیری از رفتار احساسی و هیجانی باشد.
گاهی نیز اعتمادبهنفس بیشازحد و مغرور شدن به تجربیات موفق قبلی و یا تصور غلبه بر نیروهای بازار میتواند در بلندمدت عواقب زیانباری را برای افراد به همراه داشته باشد.
بسیار مشاهدهشده است که سرمایهگذاران با خرید چند سهم و به دست آوردن سود مناسب در آنها به هر دلیل ازجمله رشد کلی بازار و یا حتی شناخت درست سهم و… آنچنان احساس یک تحلیلگر به آنها دست داده که ممکن است با تحلیل خود هرچند غلط وارد سهمی شده و در پی ضررهای پیدرپی در آن سهم حاضر به خروج از آن سهم نبوده و با اصرار بر تحلیل خود در بلندمدت سرمایه خود را از دست میدهند.
به همین منظور همیشه سهامداران باید واقعبین بوده و با شناخت درست و بهدوراز غرور و تکیه به موفقیتهای گذشته خود نسبت به سرمایهگذاری اقدام نمایند.
در بررسیها نشان دادهشده که شنیدن اخبار مربوط به رشد متوالی شاخصهای بورس و یا افزایش قیمت سهام شرکتی خاص در افرادی موجب شده که با یک رفتار هیجانـی، یا سرمایه ضروری زندگی خود مانند خانه، خودرو و… را فروخته و یا با قرض گرفتن از دیگران و یا دریافت وامهای با سود بالا، اقدام به خرید افراطی سهام کنند.
ازآنجاییکه بورس همواره در معرض افتوخیز قرار دارد و واردکردن سرمایه ضروری زندگی در بورس، میتواند سرمایهگذار را در این نوسانات، دچار تزلزل و اضطراب نماید تا جایی که ممکن است وی باتحمل زیان، مجبور به خروج از بورس شود.
اما افرادی که سرمایه مازاد و پساندازهای خود را وارد بورس میکنند، طبیعتاً در برابر افتوخیزهای بورس، قدرت تحمل و آرامش بیشتری داشته و در تصمیمگیریهای خود، منطقیتر عمل میکنند. همانطور که با سرمایههای بالا میتوان سودآوری بیشتری در بورس به دست آورد، میزان زیان احتمالی نیز با معاملات سنگین بیشتر میشود و همین عامل است که میتواند میزان استرس و هیجانات را افزایش دهد. برای سرمایهگذاران مبتدی همواره توصیهشده که با پول مازاد خود و با مبالغ کم خریدوفروش خود را انجام دهند تا کنترل بیشتری روی احساسات داشته باشند.
از دست دادن فرصتها یکی دیگر از احساساتی است که میتواند مخصوصاً باعث شتابزدگی در انجام معاملات سهام و سرمایهگذاری شود. ممکن است هرکدام از افراد در هرلحظه در حال از دست دادن فرصتها باشند.
درصورتیکه فردی قصد خرید سهمی را داشته ولی به هر دلیلی آنها نخریده است و آن سهم رشد کرده در مواجهه با موقعیتهای بعدی بهمنظور از دست ندادن فرصت ممکن است دست به اقدام شتابزده و احساسی نماید. درصورتیکه چنین عملی ممکن است منجر به زیان برای فرد شود؛ بنابراین بهتر است افراد روی رشد مهارت سرمایهگذاری و معاملهگری خودکار کنند تا فرصتهای بعدی را بهموقع شناسایی کنند و توجه داشته باشند که هیچکس در بورس وجود ندارد که از همه فرصتهای سودآوری استفاده کند و با پذیرش این موضوع اقدامات احساسی و هیجانی خود را در معاملات کاهش دهند.
بسیاری از سرمایهگذاران موفق با اهداف قیمت و حد ضرر کار میکنند، برای مثال استراتژی برخی از افراد این است که اگر قیمت سهام ۸ یا ۱۰ درصد از قیمت خرید آنها کاهش یافت آن را میفروشند. از آنطرف، تصمیمگیری برای فروش سهام و زمان کسب سود کمی مشکل است. چون وقتی قیمت سهم در حال افزایش است، طمع افزایش قیمت باز هم ادامه مییابد باعث بروز دودلی میشود. در این زمان، سرمایهگذاران باید با اتخاذ تصمیم درست نسبت به شناسایی سود خود در زمان مناسب از طمع افزایش قیمت جلوگیری کنند و در قیمت تعیینشده از سهم خارج شوند.
متأسفانه شواهد نشان میدهد که بیشتر سرمایهگذاران احساسی برخورد میکنند و با اتخاذ تصمیمات نابجا باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاریشان میگردند و یا متحمل ضرر میشوند. سرمایهگذاری بهدوراز هیجانات و احساسات، در عمل بسیار مشکلتر است، مخصوصاً اینکه عدم قطعیت و نوسانات جز ذاتی بازارهای مالی به شمار میرود.
پس نتیجه میگیریم که سرمایهگذاران برای کاهش هیجانات خود در بورس باید با استفاده از سرمایههای مازاد خود بر اساس اطلاعات معتبر و بادید بلندمدت تصمیمگیری کنند و با تشکیل سبد سهام متنوع و کنترل سبد سهام خود ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهند. البته ناگفته نماند که بهرهگیری از مشاوره با افراد خبره و متخصص در تمامی مسیر سرمایهگذاری حائز اهمیت است ولی بهطورکلی افراد باید نوسانات را بهعنوان ذات بازار سهام بپذیرند و در تصمیمات خود رفتار عقلانی و بهدوراز احساس و هیجان را پیش گیرند.