دوشنبه 3 تیر 1398

چه برداشت فکری، افراد را به سمت ضرر در بازار سرمایه سوق می‌دهد؟

هر روز هزاران کار انجام می‌دهیم که آگاهانه آن‌ها را کنترل نمی‌کنیم؛ در واقع اغلب این کارها از روی عادت و به‌ طور خودکار انجام می‌شود.

با این ‌وجود وقتی‌ در معامله‌گری بازار سرمایه حرفه‌ای شدید، همه ‌چیز باید به‌طور خودکار انجام شود؛ اما زمانیکه‌ ما شروع به معامله‌گری در بازار سهام می‌کنیم، همه‌چیز به‌ یکباره به هم می‌ریزد.

آنچه می‌شنوید، می‌بینید، می‌خوانید یا اغلب به یاد می‌آورید، لزوما درست نیست؛ اما ذهن شما تمایل دارد چنین فکر کند؛ این در واقع نوعی خطای تحلیلی در مغز است. مغز ما عادت دارد خودش را گول بزند. مغز عادت دارد بر اساس اطلاعاتی که در دسترس دارد نتیجه‌گیری کند و این صحیح نیست. حتماً دیده‌اید افرادی را که دوست دارد خیلی سریع وارد بازار سرمایه شوند چون طی چند هفته گذشته شاخص به شدت رشد داشته است. در عمل اتفاق می‌افتد این است که افراد لزوما بر اساس رشد فعلی شاخص تصمیم گرفته‌اند و بالا و پایین شدن‌های شاخص طی سال‌های گذشته را نادیده می‌گیرند.

بنابراین به همه معامله‌گران در بازر سهام توصیه می‌شود، قبل از استفاده از این اطلاعات در معامله‌ خود، خودشان حقایق و ارقام را بررسی کنند. با این ‌وجود، آنچه بیشتر به معامله‌گران آسیب می‌رساند برداشت، یا بهتر بگوییم، سوگیری شخصی خودشان است. این مسئله راجع به استراتژی معاملاتی در بازار سهام هم صادق است؛ شما کار خود را با یک استراتژی معاملاتی شروع می‌کنید.

 همه‌چیز خوب است تا اینکه درگیر یک دور زیان می‌شوید و در چند معامله‌ پیاپی ضرر می‌کنید. اکنون این فکر درونتان نجوا می‌کند که باید این سیستم را کنار بگذارید. اما آیا چنین است؟ شما خودتان و استراتژی‌تان را با چند ضرر متوالی قضاوت کرده‌اید و این همان سوگیری در دسترس بودن است. در حقیقت، ذهن شما فقط شما را فریب می‌دهد که چنین فرض کنید.

 شما باید نتایج معاملات را در یک دسته از معاملات سهام بزرگ‌تر قضاوت کنید نه اینکه با چند ضرر که بخشی از هر سیستم است، به این نتیجه برسید که استراتژی کارایی ندارد. تأثیر روانی زیان بیشتر از همان اندازه سود است. ما دوست نداریم آنچه را که تا حالا داشته‌ایم از دست بدهیم. در معامله‌گری این پیامدهای گسترده‌ای دارد. ذهن ما اغلب ما را متقاعد می‌کند که اگر چیزی را بدانیم، اگر بخواهیم می‌توانیم آن را انجام دهیم. دستورالعمل‌های اساسی وجود دارد که معامله‌گران برای موفقیت باید دنبال کنند، با این‌ حال آن‌ها را دنبال نمی‌کنند یا نادیده گرفته می‌شوند.

این دستورالعمل‌ها عبارت‌اند از: ایجاد یک برنامه معامله‌گری، تمرکز بر تنها یک یا دو استراتژی، عدم‌تخطی از برنامه معاملاتی؛ بنابراین شما می‌توانید ببینید چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی نمی‌کند، چالش‌هایی که در بالا عنوان شد، آهسته‌ آهسته شما را به سمت ورشکستگی در معاملات بازار سهام سوق می‌دهد.

باید مراقب باشیم که عملکرد طبیعی مغز باعث پس رفتمان نشود. به‌عنوان یک معامله‌گر در بازار سرمایه باید روی نتایج تمرکز کنیم و عوامل احساسی را کنار بگذاریم. به‌ عنوان معامله‌گر سهام، باید بر روی اقدامات و نتایج تمرکز کنیم، چراکه آن‌ها دروغ نمی‌گویند، اما ذهن ما می‌تواند دروغ بگوید؛ نگرش ضرر توسط تمرین کاهش می‌یابد و با چشم خود می‌بیند که حتی باوجود ضرر معاملات بسیار می‌تواند سودآور باشد.