تازه گرایی چیست و چگونه به سرمایه گذارن بورس ضرر میرساند؟
همانگونه که در مباحث مطالعاتی اقتصادی برخلاف گذشته، دیگر از انسان اقتصادی (کسی که بدون هرگونه احساساتی در بازار سرمایه فعالیت میکند) یاد نمیشود و بجای آن اقتصاد رفتاری و بررسی روانشناختی معامله گران بیشتر موردتوجه است. ما نیز برای رفتار هوشمندانه هرچه بیشتر در بازار بورس، باید بیشتر به شناخت خود، احساسات و سوگیری های رفتاری معامله گران پرداخته و با پیامدهای آنها آشنا شویم. یکی از این سوگیری ها، سوگیری “تازه گرایی” است.
تازه گرایی یا بهعبارتدیگر سوگیری تازه گرایی(Recency bias) عبارت است از “تأثیرپذیری از اتفاقاتی که بهتازگی رخداده است”. این پدیده و اثراتش در تصمیماتی که فعالین بازارهای مالی میگیرند به نحو شایانی دیده میشود.
تازه گرایی باعث میشود فعالین بازار بورس، مبنای تصمیمگیری و تحلیل خود را کوتاهمدت در نظر گرفته و اقدام به معامله کنند که اغلب کاهش سودآوری و یا زیانآوری را به دنبال خواهد داشت. این معامله گران اغلب، تحلیل بنیادی را انجام نداده و با این تصور که فقط تحلیل تکنیکال برای کوتاهمدت راه کسب سود در بازار است، بدون بررسی گذشته سهم و روند سودآوری، فقط با اتکا به یک گزارش و یا یک الگوی قیمتی، اقدام به خرید میکنند. معاملات در تایم فریمهای کوتاهمدت و همچنین خرید در روندهای کوتاهمدت از اشتباهاتی است که بسیار از معامله گران مرتکب آن میشوند.
همانطور که در کتاب از طمع تا وحشت آمده، محرکهای تصمیمگیری در معاملات بازار و کنترل این محرکها رمز سودآوری مستمر در بازار است، معامله گران میبایست با شناخت از خود و شخصیت معاملهگری خود، این محرکها را تحت کنترل خود دربیاورند. بر اساس این کتاب افرادی باشخصیت معامله گری تقلیدگر و یا شتابزده، بیشتر گرفتار پدیده تازه گرایی میشوند.
این دسته از افراد با “توهم احاطه بر بازار” و یا با توجیه “تضمین درست بودن تحلیل توسط یک گروه یا یک شخص خاص”، در زمان نامناسب به سرمایه گذاری واردشده و متأسفانه اغلب زیانهایی را هم تجربه میکنند.
جملههای معروف “تاریخ در بورس تکرار میشود” و یا “چارت قیمت یعنی همهچیز” هنوز در بین فعالین بازار بورس بسیار پرکاربرد هستند، اما مطالعات اخیر بازار، حاکی از آن است که “بازار، موجودی هوشمند است” و این تحقیقات خط ابطالی بر عقاید قدیمی کشیده است.
چشمپوشی، یکی از مهمترین بخشهای معامله گری یعنی مدیریت سرمایه نیز در این پدیده بهوفور دیده میشود. پدیده سوگیری تازه گرایی میتواند تمایل و کشش به یک سهم و یا صنعت خاص را ایجاد کند. سرمایه گذار بدون توجه به مدیریت درست پرتفوی خود، اقدام به خرید و تخصیص غیر متعادل سرمایه خود به این سهام کرده و ریسک پرتفوی خو را بهشدت بالا میبرند.
پدیده سوگیری تازه گرایی در سطوح بالاتر معامله گری نیز دیده میشود. در این سطح معامله گر بازارهای سرمایه مبنای سودآوری و عملکرد خود را چند معامله اخیر خود قرار داده و برای ورود به معامله بعدی یا با ریسک متفاوت و یا با میزان سرمایه متفاوت اقدام به خرید میکند.
برای مثال اگر فرد ۳ معامله آخر خود را با سود خارجشده باشد. معامله بعدی خود را با سرمایه بیشتر و یا با ریسک بیشتر که ناشی از اعتمادبهنفس بیشازاندازه به خود و تحلیل خود است، وارد میشود. یا اگر ۳ معامله آخر خود را با زیان خارجشده باشد. یا به خاطر ترس و عدم اعتمادبهنفس ، موقعیت مناسب را ازدستداده و یا با سرمایه کمتر اقدام به خرید میکند. که در هر دو حالت، با تخطی ازمدیریت پرتفوی ، ریسک سرمایه گذاری خود را زیادتر کرده است. در حقیقت ترغیب و یا بازدارندگی این پدیده که با عنوان “اثر مثبت و منفی تعصب شتابزدگی” نیز یاد میشود، در هر دو حالت منجر به زیان و یا کاهش سود شما میشوند.
برای مقابله با پدیده سوگیری تازه گرای و یا پیشگیری از آن باید چه اقداماتی انجام داد؟
داشتن برنامه معاملاتی (trading plan)
تحلیل بازار و یا بهصورت خاص تحلیل سهام، بهصورت ذهنی و یا دیداری امکانپذیر نیست. طبق جمله معروف “کمرنگترین جوهرها از قویترین حافظهها، ماندگارترند” باید برنامه معاملاتی بهصورت مکتوب باشد. هر معامله گر برای خرید سهم، پارامترهایی را تحت عنوان تحلیلگری که باید شامل تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال در تایم فریم مناسب و رفتارشناسی سهام باشد را بررسی کند. این موارد حتماً باید نوشتهشده باشند چراکه وقتی ملزم به چک کردن آنها باشید، صرفنظر کردن از آنها نسبت به زمانی که فقط موارد تحلیلی در ذهن ما باشد، بسیار سختتر خواهد بود و بالطبع تخطی از آن کمتر میشود.
بررسی عملکرد معامله گری (نرخ معامله درست)
ثبت تمامی پارامترهای معامله که شامل “قیمت سهم، زمان ، میزان سرمایه و دلیل خریدوفروش ” بهصورت مکتوب. تطبیق خرید با برنامه معاملاتی برای بررسی درست و یا نادرست بودن معامله.
این کار تحلیلگری و معامله گری و همچنین استراتژی شمارا پایش میکند و نتیجه این کار بهروزماند و اعمال اصلاحات در تحلیلگری و استراتژی معامله گری و همچنین پیدا کردن اشتباهات معامله گریو برطرف کردن آنهاست.
خودشناسی
سومین قدم برای به حداقل رساندن تعصب شتابزده این است که خودتان را بشناسید. بعضی از افراد بیشتر تحت تأثیر احساسات نسبت به دیگران هستند. اگر شما مستعد تصمیمگیریهای عاطفی هستید یا اگر روزی سه بار سودآور یا سه بار از دست دادید. یا اگر معاملات روزانه (نوسان گیری) را انجام دهید باید بدانید که معامله کردن تحت اختلالات عاطفی سودآور نیست. اگر شما بتوانید کنترل احساسات خوبی داشته باشید، میتوانید درواقع یک معامله گر خوب باشید. این کار فقط بامطالعه کتاب های مفید در این زمینه و به کار بستن توصیههای بزرگان بورس نظیر آقای مارک داگلاس امکانپذیر خواهد بود.
به یاد داشته باشید، برای مغز انسان بسیار دشوار است تا بهطور کامل از تعصب شتابزده غافل شود. بااینحال، اثرات آن را میتوان با کنترل هرچه بیشتر احساسات کاهش داد. بنابراین، مهم است که مراحل فوق را برای به حداقل رساندن اثرات منفی ایجادشده توسط “تعصب شتابزده” انجام دهید.
نرخ سودآوری
در این مرحله، معاملهگر باید خود را همانند شرکت هایی ببیند که قصد سرمایه گذاری در آنها را دارد، یعنی باید میزان سودآوری خود را بعد از هر معامله بسنجد. این عمل بهشدت در خنثیسازی این پدیده به ما کمک خواهد کرد تا از مسیر خود منحرف نشویم. این بررسی پایه مدیریت سرمایهکلان ما نیز خواهد بود. افزودن به سرمایه و یا کاهش میزان سرمایه کل درگیر در هر بازار باید تابعی از میزان سودآوری معامله گر در آن بازار باشد.
نتیجهگیری:
احساسات از قبیل ترس، طمع و شتابزدگی را نمیتوان خاموش کرد و یا از بین برد، ولی میتوان آنها را تحت کنترل خود درآورد. باید در نظر داشت که تصمیمات مبنی بر خرید یا فروش و حتی یافتن سهم مناسب توسط ذهن ناخودآگاه ما انجام میشود و ذهن ناخودآگاه را باید در مسیر درست پرورش داد و نگه داشت.
بامطالعه و پایش مداوم عملکرد، ثبت وقایع و درس گرفتن از اشتباهات، موفقیت صدر معامله گری در بازار بورس و سایر بازارهای مالی تضمین خواهد شد.