یکشنبه 10 آذر 1398

تفاوت معامله‌گر خوب و معامله‌گر بد در بازار سهام

معامله‌گر «خوب» و معامله‌گر «بد» چه ویژگی‌هایی دارند؟

در نخستین مطلب روانشناسی بازار سهام برگرفته از مقاله‌های روانشناس و متخصص برجسته معاملات دکتر فان تارپ، از قول وی این چنین نوشته شده است:

بگذارید این قسمت را با یک داستان آغاز کنم؛ تصور کنید که دو برادر دوقلو داریم که هر دو معامله‌گر هستند و از هر جنبه شباهت‌های بسیاری با یکدیگر دارند.

هر دوی آنها سیستم معاملاتی، قوانین ورود و خروج و همچنین شیوه مدیریت سرمایه (پول) یکسانی را به کار می‌برند. هر دوی آنها با میزان یکسانی از سرمایه کار خود را آغاز می‌کنند، با یک کارگزار کار می‌کنند و سیگنال‌های خرید یکسانی را از منابع مختلف دریافت می‌کنند.

پس از دو ماه معامله، حتما انتظار دارید که این دو برادر دوقلو به سود یکسانی دست یابند. با این حال، متوجه می‌شوید که یکی از این دو برادر به 30 درصد سود و دیگری به تنها 10 درصد سود دست یافته است. پس چه عاملی است که یکی از این دو معامله‌گر را موفق و فعالیت دیگری را نه چندان موفق کرده است؟

پاسخ این سوال وجود تفاوت در «روانشناسی معاملاتی» این دو فرد است.

هر اندازه هم که این دو فرد به یکدیگر شبیه باشند، نباید از یاد برد که نهایتا اینها دارای شناخت‌های متفاوتی هستند و بنابراین به شیوه‌های متفاوتی فکر می‌کنند.

یکی از این دو فرد ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد و سودهای به دست آمده خود را کم کند یا اینکه اجازه دهد ضررها بیشتر شوند، این در حالی است که ممکن است فرد دیگر تعهد محکمی به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه سود بیشتری ببرد.

اینکه یک فرد چگونه فکر می‌کند، نقش مهمی در شیوه معاملاتی او و نتایج آن بازی می‌کند. بر این اساس، می‌توان دو دسته از معامله‌گران را از یکدیگر جدا کرد:

1. معامله‌گر «خوب» کسی است که به شیوه‌های آزموده شده و از پیش استفاده شده احترام بگذارد و به آنها پایبندی کامل داشته باشد.

2. معامله‌گر «بد» کسی است که به احساسات خود اجازه دهد تصمیم بگیرند که وی چه زمانی و چگونه به معامله می‌پردازد. این روش به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات و نهایتا به شکست می‌انجامد.

فان تارپ نقش و اهمیت روانشناسی معاملات را به صورت یک نمودار دایره ای شکل به تصویر می‌کشد. وی اجزای تشکیل دهنده معامله‌گری را به سه حوزه گوناگون سیستم معاملاتی، مدیریت سرمایه (پول) و روانشناسی معامله‌گری تقسیم‌بندی می‌کند.

در این نمودار، نقش روانشناسی معاملات از مجموع نقش دو عامل دیگر بیشتر نشان داده شده است. توانایی روانشناختی بی تردید مهم‌ترین عاملی است که برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق باید آن را پرورش دهید.

هیجانات معامله گری

روانشناسی چیست؟

روانشناسی عبارت است از مطالعه فرآیندهای ذهنی و رفتار در شرایط مختلف.

این فرآیندها در بافت معاملات و بازار عواملی از قبیل افکار، احساسات، انگیزه‌ها، ترس، طمع، غرور، خودبزرگ بینی و امیدواری را در بر می‌گیرند.

نمونه‌های مشخصی از اینکه یک فرد تحت تاثیر احساسات خود عمل می‌کند شامل زمانی که وی موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود یا خیلی دیر می‌بندد می‌شود.

نگه داشتن یک سهم برای مدت خیلی طولانی در واقع مفهومی است که در روانشناسی به آن «اجتناب از زیان» می‌گویند.

به این معنا که معامله‌گر بیشتر تمایل دارد زیان نکند، تا اینکه بخواهد کسب سود نماید. این واکنش احساسی در ذات انسان‌ها نهاده شده است.

در مورد معامله، این پدیده به این معناست که هنگام مواجهه با یک روند کاهشی که هنوز هم قیمت در حال پایین رفتن است، معامله‌گر سهم خود را به خاطر تنفر از زیان‌وضرر نگاه می‌دارد به این امید که قیمت به سمت بالا باز خواهد گشت و به این شیوه زیان بیشتری را متحمل می‌شود؛ البته در بسیاری موارد قیمت هرگز به سطوح اولیه باز نمی گردد.

گاهی هم مفهوم اجتناب از زیان، باعث می‌شود معامله‌گر موقعیت معاملاتی یخود را خیلی زود ببندد. در واقع او با دیدن مقدار کمی سود می‌ترسد که سود اندک به دست آمده را از دست بدهد و سهام خود را می‌فروشد.

گاهی نیز معامله‌گران رفتارهای غیر منطقی دیگری از خود نشان می‌دهند. مثلا، موفقیت‌ها را به مهارت خود و شکست‌ها را به بد‌شانسی نسبت می‌دهند. اینها تنها نمونه‌های کمی از رفتارهای نادرستی است که معامله‌گران به دلیل عدم برخورداری از مهارت‌های روانشناختی مناسب از خود بروز می‌دهند و به زیان‌های بیشتر دامن می‌زنند.

واقعیت این است که بسیاری از معامله‌گران تازه کار با کنترل نکردن احساسات، بیشتر پول خود را در سال اول از دست می‌دهند و از صحنه بازار کنار رانده می‌شوند. کنترل احساسات و درک معنای واقعی و عمیق روانشناسی معاملات تفاوت میان موفقیت و شکست خواهد بود.

نظم و انضباط و پایبندی به آن

آیا می‌توان نظمی را برای پیروی از سیستم معاملاتی خود به وجود آورد که معمولا به طور ذاتی از آن برخوردار نیستیم؟ بله، انجام این کار ممکن است.

البته نباید فراموش کرد که چنین نظم و پایبندی باید خود ساخته و خود خواسته باشد و بتوان آن را شخصا در محیط منزل به اجرا در آورد و اما چگونه می‌توان چنین نظمی را در خود به وجود آورد؟

پاسخ این سوال، «داشتن اعتماد به نفس» است.

به این منظور برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق باید همیشه در حال یادگیری بود و مهارت‌های تصمیم‌گیری خود را پرورش داد تا جایی که این ویژگی درونی شود؛ تنها آن زمان است که می‌توانید با اعتماد به نفس راسخ در بازار به پیش روید.