برای شروع معامله سردرگم هستید؟ با این 3 گام فرایند ترید را ساده کنید
ترید کردن در بازارهای مالی، به معنای خرید و فروش داراییها با هدف کسب سود از نوسانات قیمت است. اگر در معاملات در بازارهای مالی تازهکار هستید توصیه میکنم راهنمای اولیه ترید را اینجا بخوانید.
در ترید، توصیهای عاقلانه که بسیاری ارائه میکنند این است: معاملات خود را ساده نگهدارید.
اما این توصیه چه معنایی دارد و چگونه باید تریدها را ساده کنیم؟
ساده نگه داشتن ترید، یعنی اینکه فرایند ترید را پیچیده نکنید.
با وجود هزاران آموزش، استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد و توصیههای افراد مختلف، چکونه میتوان فرایند ترید را به سادهترین شکل انجام داد.
سادهسازی ترید را میتوانید با پیادهسازی 3 قدم که در ادامه این مطلب میخوانید انجام دهید.
در هر زمان فقط باید روی یکی از این قدمها متمرکز باشید.
1. مقدمهچینی (Setup)
برای اینکه یک تریدر موفق باشید، باید یک برنامه مشخص برای ترید تعیین کنید.
تریدرها در معرض اخبار و اطلاعات بیش از حد قرار دارند. در بازارهای مالی با وجود اطلاعات سرشاری که به سمت شما سرازیر میشود و همواره در حال تغییر است، باید بتوانید همه اطلاعات غیرمرتبط را حذف کنید.
تشخیص فراهم بودن مقدمات یک ترید در این مرحله انجام میشود. فراهم کردن مقدمات یک ترید یعنی اینکه شرایطی را مشخص کنید که اگر اتفاق افتاد، احتمالا وارد ترید خواهید شد.
به زبان ساده یعنی اینکه اگر من اتفاق X را در نمودار قیمت شناسایی کردم، موقعیت موردنظر را برای ترید بررسی میکنم.
مقدمات هر تریدر متفاوت است. بطور مثال مقدمهچینی یک تریدر ممکن است این باشد که فقط اگر قیمت در یک بازه زمانی خاص از الگوی مثلث خارج شد و شرایط X و Y نیز وجود داشت دست به ترید بزند.
در این مثال، خارج شدن قیمت از الگوی مثلث در نمودار قیمت، مقدمات ترید را فراهم میکند. بنابراین تا زمانی که الگوی مثلث شکل نگرفته، تریدر با خیال راحت و آسوده به کارهای دیگر خود یا یافتن الگوی مثلث در سایر داراییها میپردازد.
شما به عنوان تریدر نباید بطور تصادفی و شانسی و خارج از برنامه وارد ترید شوید. اگر شرایط تعریف شده در مقدمه ایجاد نشده و دست به ترید بزنید، یعنی اصول و برنامه خود را زیر پا گذاشتهاید.
مقدمهچینی و وجود شرط اولیه برای در نظر گرفتن ترید، معاملات شما را ساده میکند و شما را از سردرگمی اولیه خارج میکند.
ممکن است پیششرطهایی که یک نفر برای ترید تعیین کرده یک مورد نباشد. برخی از تریدرها در بورس تهران با استفاده از فیلترهای قابل اعمال روی سایت Tsetmc.com، سهامی که دارای شرایط اولیه برای ترید است را با سهولت بیشتری تشخیص میدهند.
توجه کنید، وقتی پیششرط هنوز شکل نگرفته شما نگران افت و افزایش قیمت یا خبرها نخواهید بود و تمرکز شما همچنان در مرحله اول است، یعنی یافتن سهام، جفت ارز یا دارایی که پیششرط و مقدمه ترید را داراست.
پس از وجود پیششرط به قدم بعد میروید.
2. کشیدن ماشه
بهترین مقدمهچینی آن است که نقطه ورود به ترید در آن تعریف شده باشد.
بطور مثال ممکن است نقطه ورود یک تریدر، دقیقا بعد از خارج شدن قیمت از الگوی مثلث باشد.
بنابراین وقتی قیمت از الگوی مثلث خارج شد، تریدر پس از بررسی تکمیلی دست به خرید بزند. (این یک مثال است)
کشیدن ماشه کنایه از زمانی دارد که شرایط ترید فراهم شده و زمان ورود به معامله رسیده است.
در این مرحله اگر از اندیکاتور استفاده میکنید، ممکن است تعیین کرده باشید که اگر اندیکاتور از رقم خاصی عبور کرد یا به محدوده خاصی رسید دست به ترید بزنید. ممکن است 5 فاکتور برای کشیدن ماشه تعیین کرده باشید. مثلا:
A. سهم در محدوده حمایت باشد یا در نزدیکی حمایت قوی باشد.
B. سهامدار عمده در حال فروش گسترده و عرضه سنگین سهم نباشد.
C. حقتقدم سهم در حال معامله نباشد.
D. در اندیکاتور X رویداد Y اتفاق بیفتد.
E. عدد اسیلاتور X به Y برسد.
وقتی شرایط تعریف شده در مرحله مقدمهچینی به وجود آمد (مثلا قیمت از الگوی مثلث خارج شد)، شما دیگر نباید برنامه خودتان را زیر سوال ببرید. شما مقدمه خود را از قبل تعیین کردهاید، آنرا در حساب دمو یا روی کاغذ تست کردهاید و اکنون زمان عمل به آن است.
بنابراین وقتی شرایط تعیین شده در مقدمه به وقوع پیوست، وظیفه شما این است که بدانید چه زمانی ماشه ترید را بکشید.
3. سنجش ریسک/پاداش
شرایط تعریف شده در مقدمه به وقوع پیوسته و شما نقطه ورود به ترید را مشخص کردهاید.
در هر مرحله فقط باید روی همان مرحله تمرکز کنید.
در مرحله اول به دنبال به وقوع پیوستن پیششرط ترید هستید و در مرحله دوم نقطه ورود را تعیین میکنید (بهتر است از قبل تعیین شده باشد). پس از این مراحل، در مرحله سوم با بررسی نسبت ریسک به پاداش، تعیین میکنید که آیا در شرایط فعلی ترید خواهید کرد یا نه.
«نسبت ریسک به پاداش»، یا «نسبت سود به زیان» یا «ریسک به ریوارد» یعنی اینکه شما در مقابل چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید. مفهوم “نسبت سود به زیان” در همه بورسها چه داخلی و چه بینالمللی یکسان است.
اگر سود احتمالی که بدست میآورید بیشتر از میزان ضرر احتمالی باشد، باید وارد معامله شوید. اگر سود یا همان پاداش احتمالی کمتر از زیان احتمالی خواهد بود باید به مرحله اول برگردید و یک فرصت دیگر برای ترید را بررسی کنید.
اطلاع از رویدادهای شرکتها یا اخبار اقتصادی، بخشی از سنجش ریسک به پاداش است. از آنجایی که ما نمیتوانیم عکسالعمل بازار نسبت به یک رویداد اقتصادی را دقیقا پیشبینی کنیم، بهتر است قبل و بعد از یک رویداد اقتصادی بزرگ بطور موقت ترید را کنار بگذاریم.
سخن آخر
در هر لحظه از معاملات، فقط باید روی مرحلهای که در آن هستید تمرکز داشته باشید. روی کاری که میکنید متمرکز بمانید و سایر اطلاعات را نامرتبط بدانید.
ابتدا باید یک مقدمه و پیششرط برای فیلتر کردن تعیین کنید. مثلا اگر این اتفاقات برای یک سهم در بورس افتاد، شروع میکنید به بررسی ترید (طبق قدمهای بعدی).
وقتی نقطه ورود به معامله را مشخص کردید، حدضرر و حد سود را نیز باید تعیین کنید. حدضرر یعنی اینکه چه زمان برای جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله خارج شوید. حدسود یعنی اینکه پس از چند درصد سود یا رسیدن قیمت به چه محدودهای از معامله خارج میشوید.
اگر حدضرر و حدسود شما عاقلانه به نظر میرسید دست به ترید میزنید، در غیراینصورت این موقعیت را کنار گذاشته و به بررسی فرصتهای دیگر برای ترید ادامه میدهید.
اینکار در واقع همان بررسی ریسک به پاداش است. بطور مثال اگر نقطه ورود شما به یک سهم 350 تومان، حدسود معقولانه روی 420 تومان و حدضرر روی 250 تومان باشد، شرایط ترید از نظر ریسک به پاداش مناسب نیست. زیرا شما با احتمال وجود یک سود 20 درصدی، قصد دارید ضرر احتمالی حدودا 30 درصدی را به جان بخرید.
احتمال سود شما باید بیشتر از احتمال زیانتان باشد (از نظر درصد). شما هستید که نسبت سود به زیان مناسب برای خودتان را تعیین میکنید. ممکن است یک تریدر فقط به دنبال ریسک به ریوارد 1:2 باشد به معنی که فقط وارد تریدهایی شود که احتمال سود کردن در آن دوبرابر احتمال زیان باشد.
ترید کردن نیاز به تمرین و یادگیری دارد. قدمهای ارائه شده در این مطلب میتواند به سادهسازی فرایند ترید و افزایش تمرکز شما کمک کند.