چرا یک سهام زیان ده را نمیفروشیم؟ (بررسی علل روانشناختی)
اغلب افراد به دنبال کسب درآمد بیشتر، زندگی مرفهتر و… هستند. مطمئناً برای همه ما تبدیلشدن به یک سرمایه گذار موفق، آرزویی همیشگی و آرمانی است و کسب ثروت از این طریق برایمان بسیار جذاب است. اما باید به این موضوع واقف باشید که سرمایه گذاری موفق بهراحتی امکانپذیر نیست! واقعیت این است که بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگری از فراز و نشیبهایی برخوردار است. پس درک صحیح این اصل و استفاده درست از وضعیت مثبت و منفی بازار، برای تبدیلشدن به یک سرمایه گذار موفق بسیار کمککننده است.
در این مقاله سعی داریم به بررسی دلایل روانشناختی نگهداری یک سهام زیان ده و نفروختن آن بپردازیم.
چرا یک سهام زیان ده را نمیفروشیم؟
مطمئناً هر فردی به دنبال کسب سود و افزایش ثروت وارد بازار سرمایه میشود و در حالت کلی همه سرمایه گذاران از مثبت و منفی بودن بازار سرمایه آگاهی دارند و میدانند که این بازار مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیتهایی برای رشد برخوردار است، احتمال شکست نیز دارد. اما عکسالعمل هر سرمایه گذار در مواجه با این فراز و فرودها متفاوت است. بازار سرمایه ترکیبی است از سرمایهگذاران حرفهای و تازهوارد است که هرکدام رفتارها و عکسالعملهای متفاوتی در قبال خرید و فروش یک سهم یا نگهداری از آن بروز میدهند. ازجمله این رفتارها میتوان به خرید عجولانه، فروش دیرهنگام و نگهداری سهام زیانده اشاره کرد. فعالان بورس با این رفتارها بهخوبی آشنایی دارند. عدم داشتن پلن (برنامه) معاملاتی مناسب و تکیه بر احساسات مهمترین دلایل روانشناختی نگهداری سهام زیان ده است که در ادامه بهتفصیل هر یک را توضیح خواهیم داد.
عدم داشتن پلن (برنامه) معاملاتی
بعد از انتخاب یک سهم مناسب با استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی، میبایست قبل از ورود به معامله یک پلن معاملاتی برای خود تعیین کنید. اول اینکه شاخص بازار را بررسی کنید تا ببینید حال بازار خوب است یا خیر. سپس برای زمان ورود یا عدم ورود، مدتزمان نگهداری سهام و شرایط خروج از آن تصمیمگیری کنید و هدف خود را مشخص نمایید. منظور از تعیین هدف برای سرمایه گذاری در یک سهم، تعیین حد سود و حد زیان در آن است. به چند درصد از سود که رسیدید از بازار خارج میشوید، یعنی غلبه بر طمع، یا در چه حدی از ضرر اقدام به خروج میکنید، یعنی غلبه بر ترس. ماجرا از این قرار است که احساس طمع و ترس در سرمایه گذار به او اجازه نمیدهد بهموقع موقعیت معاملاتی خود را ببندد. بنابراین داشتن یک استراتژی مشخص و شفاف برای ورود و خروج از معامله لازم است.
بر اساس توضیحاتی که ارائه شد، برای داشتن یک پلن یا استراتژی معاملاتی باید موارد زیر را برای خود مشخص نمایید:
• بررسی شاخص بازار
• تعیین حد سود و زیان
• تشخیص زمان مناسب ورود و خروج
• بررسی حمایت ها و مقاومت ها
• قیمت شروع و پایان هر روز
بهعنوانمثال عدهای از سرمایه گذاران بر این باورند که ضرر سهام زیان ده آنها بهقدری بزرگ شده است که دیگر آن سهام ارزش فروختن ندارد و باید صبر کنند تا بازار تغییر کند. غافل از اینکه ممکن است روزبهروز بر زیانشان افزوده شود. این افراد اگر از قبل حد ضرر مناسبی را برای خود تنظیم کرده باشند، میتوانند زیانهای خود را تا حد زیادی کاهش دهند.
تکیه بر احساسات
عقل و احساس دو اصل جداییناپذیر زندگی افراد است و تفکیک این دو از هم در همه مراحل زندگی برای همه ما ضروری است. یکی از دلایل روانشناختی نگهداری یک سهام زیان ده و تجربه یک ضرر سنگین، میتواند عدم کنترل احساسات سرمایه گذار باشد. ترس از شکست، خوشبینی مفرط، غرور و لجبازی، تعصب بیجا، همه و همه میتواند در این موضوع دخیل بوده و موجبات یک ضرر سنگین را فراهم آورد.
ترس از شکست و عدم توانایی مقابله با آن
واهمه از شکست و ناکامی، ازجمله ویژگیهایی است که درون هر انسانی وجود دارد. برخی از سرمایه گذاران باوجودی که از خاصیت بازار بورس آگاهی دارند، ولی در هنگام مواجه با ضرر از پذیرش آن خودداری میکنند. بنابراین ترس از شکست یک از دلایلی است که باعث میشود سرمایهگذار بااینکه میداند سهامش در زیان است، ولی هم چنان در نگهداری آن پافشاری کرده و اقدام به فروش نمیکند. این امر از سوی دیگر منجر به این میشود که فرصتهای خوب سرمایه گذاری در سهمهای دیگر را نیز از دست دهد. درصورتیکه تحمل یک ضرر کوچک میتواند جلوی ضررهای بزرگتر بعدی را بگیرد و با فروش سهامی که در زیان است، فرصت سرمایهگذاری دیگری رقم زده شود.
خوش بینی مفرط
خوشبینی مفرط به معنای انتظارات نامعقول از خود و رفتار سهام خریداریشده در بورس است. فرد آنقدر به آینده سهام خود خوشبین است که در سهام زیان ده باقی میماند، به این امید که قیمت برمیگردد؛ درنتیجه از ضرر خارج شده و به سود میرسند. این سرمایه گذاران با تمرکز بر آرزوهای فراتر از واقعیت، خود را از مسیر موفقیت دور میکنند و از فرصتهای خوب سرمایهگذاری در سهمهای دیگر محروم میشوند.
غرور و لجبازی
احساس غرور نیز میتواند در نگهداری سهام زیان ده مؤثر باشد. سرمایه گذاری که اقدام به اخذ یک سهم نموده و از آن در مقابل دیگران بهعنوان یک سهم سودده یاد کرده، از اوضاع حال راضی نیست و برای آنکه غرورش خدشهدار نشود، ماندن در سهام زیان ده را انتخاب میکند و حاضر به قبول اشتباه نیست. افراد باهوش واقعیت را میپذیرند و بهسرعت جلوی ضرر بیشتر را میگیرند. به یاد داشته باشید که همه سرمایه گذاریها هم به ارزشافزوده نمیرسند و حتی سرمایه گذاران حرفهای هم همیشه در کار خود موفق نیستند. بهترین کار این است که هر چه زودتر جلوی ضرر بیشتر گرفته شود و منابع موردنظر در سرمایهگذاری دیگری استفاده شود.
تعصب بی مورد
از دیگر احساسات اشتباهی که در بین برخی از سرمایه گذاران بهشدت رایج است، میتوان به وابستگی یا تعصب به یک سهم اشاره کرد. این افراد سهام زیان ده را بدون توجه به روند آن و وضعیت سودآوری شرکت برای سالها نگهداری میکنند. این در حالی است که میبایست روند سودآور بودن شرکت را بررسی کرده و تا حد معقول آن را نگه دارند. در این صورت فرد سرمایهگذار به سهام زیان ده خود وفادار باقی میماند و این رفتار تا جایی ادامه پیدا میکند که سهام خریداریشده وارد زیان سنگین شده و در نهایت سرمایهگذار با ضرر هنگفتی مجبور به خروج از آن میشود.چرا یک سهام زیان ده را نمیفروشیم؟ (بررسی علل روانشناختی)
سخن آخر
غالباً در تصمیمها «احساس» بر «عقل» غلبه میکند و میتواند حقایق را فیلتر کند. در این شرایط سرمایهگذار ممکن است از حقایقی که با تمایلات او متضاد باشد، چشمپوشی کند. راهکار این است که سبد سهام و دارایی بهدوراز احساسات و بر اساس اصول سرمایه گذاری همراه با یک پلن معاملاتی مناسب تشکیل شود. چنانچه یک سرمایهگذار زیان را نپذیرد، هیچوقت به یک معاملهگر موفق تبدیل نمیشود. نکته مهم اینکه سرمایه گذار باید مثل یک رباط عمل کرده و درگیر احساسات نباشد. “جلوی ضرر را از هر کجا بگیرید منفعت است”. ضررهای کوچک ارزش آن را دارند که شما را آبدیده کنند و همچنین باعث میشوند از ضررهای بیشتری که در آینده ممکن است برایتان پیش بیاید جلوگیری کنند.