وال استریت کجاست؟
وال استریت (Wall Street) نام خیابانی مشهور در منطقه منهتن شهر نیویورک است. معروفترین بورس جهان از لحاظ حجم معاملات مالی، بازار بورس نیویورک است که در خیابان وال استریت قرارگرفته است. همین امر موجب شده که این ناحیه به مرکز اقتصاد ایالاتمتحده آمریکا تبدیل شود.
همچنین، بعضی از وقایع مهم در ایالات متحده در این ناحیه شکلگرفته است؛ بهعنوان مثال اولین رئیسجمهور آمریکا، جرج واشنگتن، قسم خود را بهعنوان اولین رئیسجمهور آمریکا در عمارت فدرال واقع در خیابان وال استریت یادکرده است. همینطور روزنامه اقتصادی معروف وال استریت ژورنال، عنوان مشهور خود را از نام همین خیابان گرفته است.
علت شهرت وال استریت چیست؟
در جایجای کره زمین مناطق معروف متعددی وجود دارند که اشخاص فعال در حوزه سرمایهگذاری، همیشه به آن مناطق و فرصتهای طلایی آن فکر میکنند. چه بسیار افرادی که افکار و ایدههای سرمایهگذاری خود را در این مناطق به کرسی نشاندهاند. یکی از قطبهای سرمایهگذاری بورس در جهان طبق مطالب گفتهشده، ساختمان بورس نیویورک واقع در خیابان وال استریت است که همین امر موجب معروفیت این ناحیه بهخصوص شده است.
منطقه منهتن و خیابان وال استریت پر از آوازههای پول و سرمایه و سرمایهگذاری است و به منطقهای ایدهآل برای بسیاری از سرمایهگذاران در بورس در حوزه بازار بورس تبدیل شده است. با این حال، خیابان وال استریت بین آمریکاییها چندان محبوب نیست؛ زیرا بسیاری از کاستیهای اقتصادی آمریکاییها و حتی مردم سایر کشورها، به دلیل فسادهای مالی وال استریتیها است.
گاو وحشی خیابان وال استریت
یکی از جاذبههای گردشگری شهر نیویورک در منطقه منهتن، گاو وحشی واقع در خیابان وال استریت است. هر روزه بسیاری از توریستها برای دیدن این مجسمه معروف به این نقطه مراجعه میکنند. بسیاری از مردم بر این باورند که این مجسمه (گاو وحشی) بهنوعی نمادی از برکت و موفقیت در فرآیندهای مالی است. از طرف دیگر سرمایهگذاران و سهامداران به این باور تکیه دارند که پیام این مجسمه گاو وحشی به معنای بیرحمی در معاملات بورس است، لذا علاوه بر جاذبههای گردشگری و توریستی، این مجسمه معروف یکی از المانهای تبلیغاتی بانکهای دولتی و مؤسسات و بازار وال استریت نیز بهحساب میآید.
چه شرکتهایی مجاز به خرید سهام وال استریت هستند؟
این خیابان، بهعنوان بزرگترین مرکز معاملات اقتصادی شناخته شده است. به حدی که علاوه بر شرکتهای آمریکایی، بسیاری از شرکتهای خارجی نیز از سهامداران بزرگ آن به شمار میآیند. از همین جهت میتوان به این موضوع پی برد که سرمایهگذاری و خرید سهام در این بازار، باعث پیشرفت فوقالعاده در سیستم اقتصاد داخلی آمریکا و حتی اقتصاد جهانی شده است و همین امر موجب ایجاد اشتغالهای متعدد شده است. اگر وال استریتی وجود نداشت فرآیند جمعآوری سرمایه توسط شرکتها بسیار پرهزینه و پردردسر و حتی غیرممکن میشد و از طرف دیگر بازارهای مالی کمتجربه نیز باعث ایجاد رکود اقتصادی در بازارهای جهانی میشدند.
خدمات مالی و سرمایهگذاری در وال استریت
در طی دهههای اخیر سیستم مالی جهانی انقلاب بزرگی را تجربه کرده است. درگذشته تمام معاملات مالی بزرگ یا در نیویورک انجام میشد و یا به طریقی با این شهر ارتباط مستقیم داشت. جمع کثیری از شرکتها و سازمانهای فعال در حوزه خدمات مالی در وال استریت جای داشتند حتی شرکتهایی که اکثر تجارتها و معاملاتشان درجاهای دیگری در دنیا انجام میگرفت.
با جا به جایی ثروت و جمعیت از شمال شرق آمریکا بهطرف جنوب و غرب، همراه با پیشرفت روزافزون علم و فناوری، بسیاری از فعالیتهای مالی که درگذشته تنها به وال استریت محدود میشد، از این محدوده خارج شد؛ اما این خیابان مشهور، همچنان مبدأ بسیاری از معاملات مالی است.
خرس وال استریت کیست؟
یک پسر ۱۴ ساله به نام جس لیرمور که در یک کارگزاری در ناحیه بوستون بهعنوان پادو مشغول به کار بود به کمک علم و فنون ریاضی، به وجود برخی از الگوها و الگوریتمهای خاص در نوسانات قیمتها پی برد. بسیاری از افراد این مسئله را تصادفی میپنداشتند و روی دارایی سهام خود قمار میکردند.
درگذشته مراکزی بهعنوان قمار بر روی نوسانات قیمتهای بازار وجود داشت، اما این پسربچه آن چنان در فرآیندهای شناسایی الگوریتمهای خود موفق شده بود که تمام صاحبان مراکز قمار روی نوسانات، شاکی شده بودند و اجازه ورود به جس به این مراکز داده نمیشد.
جالب این است که در آن زمان جس با سرمایه ۱۰ هزار دلاری وارد بازار شد. بعد از مدتی، از بخت بد ورشکست شد و مجبور شد مجدد به بوستون برگردد. وی به ناچار به تمامی سناریوهای شکست خود در این مسیر سرمایهگذاری فکر کرد و بعد از کلی درگیری فکری تصمیم گرفت مجدد با الگوهای جدیدی به وال استریت برگردد.
او با تکنیکهای جدید خود توانست در مدت کوتاه سرمایه بربادرفته خود را برگرداند و سیستمی را برای خرید به راه انداخت. بازگشت به وال استریت با الگوهای جدید باعث ۵ برابر شدن سرمایه وی شد؛ یعنی ۱۰ هزار دلار وی به ۵۰ هزار دلار تبدیل شد.
جس در شروع سرمایهگذاری، روی سهمها و نوسانات کوچک تمرکز میکرد، اما بعدها به این نتیجه رسید که باید به دنبال نوسانات و فرصتهای بزرگتر باشد و سیستم و تکنیکهای جدیدی در این حوزه را تدوین کرد. یکی از اظهارات وی بعد از تجربه در وال استریت این بود: فکر کردن من را پولدار نکرد، بلکه این صبر کردن بود که مرا به این نقطه رسانده است.
جس زمان سقوط بزرگ ۲۴ اکتبر سال ۱۹۰۷ را دقیق پیشبینی کرده بود و از این طریق، توانست در حدود ۳ میلیون دلار سود کند. در ادامه فروشهای سنگین جس، بازار بورس آنچنان تحت تأثیر قرار میگرفت که یکی از اشخاص برجسته در این حوزه که چندین سال قبل سرمایهای حدود ۲۰ میلیون دلار به وال استریت داده بود بابت جلوگیری از سقوط آن، شخصا از جس خواست بود که به روندهای فروش خود خاتمه دهد؛ چراکه این رفتار وی باعث ورشکستگی سنگین سرمایهگذاران میشد و بعدازاین ماجرا بود که وی به خرس والاستریت معروف شده بود.
جنبشهایی علیه وال استریت
جنبشهای متعددی علیه وال استریت انجام شده است. یکی از آنها (وال استریت را تصرف کن) در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ با تظاهرات چند هزارنفری و پوشش خبری رسانههای خبری به وقوع پیوست. هدف از این جنبش براندازی و سقوط وال استریت بود و شرکتکنندگان در این جنبش قصد داشتند از نفوذ نظام سرمایه در سیاستهای دولت آمریکا جلوگیری کنند و به بیکاری مردم و وضع بد اقتصادی سامان دهند.
در طی این جنبش معترضان بدون هیچگونه خشم و عصبانیت شدید نسبت به دولت آمریکا، در کمال آرامش و خونسردی از شهروندان آمریکایی تقاضا میکنند که در اعتراضات علیه سیاستهای اشتباه دولت آمریکا، با آنها همصدا شوند. این تظاهرات با نظم خاصی در مناطق مختلف در نیویورک مانند منهتن و بهخصوص در والاستریت انجام و در نهایت با دخالت خشونتآمیز پلیس آمریکا به دستگیری افراد معترض ختم شد. وال استریت باز هم شلوغ و پر رفتوآمد است، اما این تعارض درس عبرتی برای سرمایهگذاران در سطح بینالمللی شد که تا حدودی محتاطانهتر برخورد کنند و مواظب اعمال و تفکرات خود باشند.