شنبه 11 مرداد 1399

شرکت اهرمی چیست و در تحلیل بنیادی به چه معنا است؟

تحلیل بنیادی یکی از روش‌هایی است که در آن به تجزیه تحلیل صورت‌های مالی شرکت‌ها پرداخته می‌شود. این بررسی می‌تواند شامل وضعیت سود و زیان شرکت در گذشته، وضعیت حال، صورت‌وضعیت بدهی‌ها (مانند وام) و … باشد. یکی از اصطلاحاتی که در تحلیل بنیادی به گوش می‌خورد، اهرم و شرکت اهرمی است. در ادامه به بررسی بیشتر این مفاهیم و کاربرد آن‌ها خواهیم پرداخت.

 

منظور از شرکت اهرمی چیست؟

زمانی که صحبت از سرمایه‌گذاری به میان می‌آید، همه افراد (چه حقیقی و چه حقوقی) به دنبال روشی برای افزایش بازده خود هستند؛ در واقع اهرم مالی روشی است برای افزایش سرمایه اولیه با هدف رسیدن به بیشترین سود ممکن. این افزایش سرمایه می‌تواند از روش‌های مختلفی (مانند دریافت وام، جذب سرمایه‌گذار و ….) به انجام رسد. به میزان سرمایه‌ای که متعلق به خود (شخص و یا کمپانی) نباشد، بدهی می‌گویند. بعضی از شرکت‌ها برای تامین مالی خود از همین روش بهره برده و درصد بالایی از سرمایه آن‌ها از طریق بدهی تامین می‌شود که اصطلاحا به این شرکت‌ها، شرکت اهرمی می‌گویند.

انواع اهرم‌های مالی

• بسته اعتباری
• وام بانکی
• انتشار اوراق بهادار
• خرید دارایی ثابت
• استفاده از ابزارهای مشتقه

بسته اعتباری: استفاده از بسته اعتباری در اصل روشی است که مورد توجه سرمایه‌گذاران بورسی قرار می‌گیرد. گاهی افراد برای گسترش سرمایه‌گذاری خود نیاز به یک اهرم مالی دارند که در این حالت با کمک گرفتن از کارگزار خود اقدام به افزایش سرمایه می‌کنند. بازپرداخت مبلغ، طبق شرایط تعیین‌شده صورت می‌گیرد. شاید این روش را بتوان نوعی وام در نظر گرفت؛ ولی از آن جایی که در این بخش صحبت از سرمایه‌گذار است (و نه شرکت سرمایه‌پذیر) و از طرفی شرایط دریافت اعتبار از کارگزار با وام‌های بانکی معمول متفاوت است، لذا از آن با عنوان اعتبار معاملاتی یاد می‌شود.

اعتبار معاملاتی در بورس چیست؟ چگونه اعتبار دریافت کنیم؟

وام بانکی: یکی از معمول‌ترین روش‌ها برای افزایش سرمایه شرکت‌ها وام بانکی است. این روش غالبا زمانی استفاده می‌شود که شرکتی قصد اجرای طرحی را دارد که طبق پیش‌بینی‌ها سوددهی قابل توجهی در بر خواهد داشت. در این شرایط شرکت‌ها با ارائه طرح توجیهی و تهیه ضمانت لازم و … وام مورد نظر را دریافت می‌کنند و به عبارتی مقروض بانک مربوطه خواهند شد.

انتشار اوراق بهادار: انتشار انواع این اوراق، خود دارای شرایط مختلف است. گاهی شرکت طبق دارایی کنونی خود اقدام به فروش سهام می‌کند. سازمان‌های بزرگ (مانند شهرداری) نیز با هدف اجرای یک طرح و با تایید دولت اقدام به انتشار اوراق مشارکت می‌کنند، البته شرایط دریافت سود اوراق مشارکت بیشتر شبیه وام است، ولی اوراق در قالب سهام متفاوت است و سهامداران در سود و زیان شرکت سهیم هستند.

دقت کنید که شرکت اهرمی می‌تواند از هر دو روش وام بانکی و اوراق بهادار استفاده کند، ولی معیار این انتخاب چیست؟

در صورتی که شرکت سهام بیشتری را عرضه کند، می‌تواند وجه به دست آمده از طریق فروش سهام را به عنوان اهرم قرار دهد و به گسترش پروژه‌ها بپردازد. پس از رسیدن به سوددهی، ناچار به تقسیم بخش زیادی از این سود بین سهامداران قبلی و جدید خواهد بود.
طبق این دیدگاه استفاده از وام بانکی به نفع شرکت قلمداد می‌شود؛ چرا که با رسیدن به سوددهی، بخش کمتری از آن را بین سرمایه گذاران توزیع خواهد کرد. ولی از طرفی در صورتی که طرح مذکور به سوددهی پیش‌بینی‌شده نرسد، شرکت علاوه بر بازپرداخت اصل وام دریافتی، ناچار به پرداخت سود و کارمزد آن نیز خواهد بود. بنابراین با حجم زیادی از قرض روبرو می‌شود و ممکن است مجبور به استفاده از وجه سرمایه‌گذاران سهام برای پرداخت این قرض شود. در نهایت افراد (سرمایه‌گذاران) دچار زیان خواهند شد.

خرید دارایی ثابت: دارایی تمامی شرکت‌ها شامل تقسیم‌بندی‌های مختلفی (از جمله دارایی ثابت، مشهود، غیر مشهود و…) می‌شود. یکی از این تقسیم‌بندی‌ها تحت عنوان دارایی ثابت شناخته می‌شود. به عبارتی به تجهیزات محسوس و قابل لمس که با مصرف یک ساله، عمر آن‌ها به اتمام نرسیده و مستقیما به وجه نقد تبدیل نخواهند شد، دارایی ثابت می‌گویند. گاهی شرکتی با افزایش ملک و یا تجهیزات خود اقدام به گسترش فعالیت و افزایش تولید می‌کند و در این شرایط، خرید دارایی ثابت به عنوان اهرم مالی تلقی می‌شود.

استفاده از ابزارهای مشتقه: استفاده از ابزارهای مشتقه نیز نوع دیگری از اهرم مالی است. همان طور که می‌دانید ابزارهای مشتقه در واقع اوراقی هستند که بر پایه یک کالای فیزیکی ارائه شده و سود و زیان آن نیز با تغییر قیمت کالا در بازه زمانی تعیین‌شده، اتفاق می‌افتد. دو گونه از این ابزارها که در بازار بورس کاربرد دارند، معاملات آتی و اختیار معامله هستند.

در معاملات آتی، قراردادی برای خرید یا فروش یک کالای مشخص در آینده، با قیمتی که هم اکنون تعیین شده است، عقد می‌شود. در اختیار معامله نیز قرارداد ذکرشده عقد خواهد شد، با این تفاوت که اختیاری برای خریدار و یا فروشنده برای انجام دادن و یا صرف نظر از معامله در نظر گرفته می‌شود. اگرچه ریسک این روش نسبت به موارد قبل بالاتر است، ولی بسیاری از شرکت های پوشش ریسک، از ابزارهای مشتقه برای اهرم مالی بهره می‌برند.

در مقاله مقایسه بازار آتی و بازار اختیار معامله به صورت کامل به بررسی این دو بازار پرداخته شده است.

اهرم مالی در تحلیل بنیادی

اهرم مالی در تحلیل بنیادیتحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی شرکت‌ها با هدف مشخص شدن ارزش ذاتی سهام آن‌ها است. به عنوان مثال گاهی سهام شرکتی بالاتر از ارزش واقعی آن قیمت‌گذاری می‌شود و در نتیجه با مشخص‌شده قیمت واقعی، سهامداران متضرر خواهند شد. برعکس این حالت نیز رخ ‌داده و گاهی سهام شرکت پایین‌تر از ارزش واقعی قیمت‌گذاری شده و در نهایت با مشخص شدن ارزش واقعی سهم، سرمایه‌گذاران سود قابل توجهی را کسب خواهند کرد.

بنابراین در روش تحلیل بنیادی، کارشناس حوزه بورس با بررسی وضعیت شرکت‌ها، امکان سوددهی سرمایه‌گذاری در آن‌ها را تخمین می‌زنند. بدیهی است این بررسی، پارامترهای مختلفی را شامل می‌شود که یکی از آن‌ها تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی است. در بخشی از این تحلیل میزان بدهی‌های ناشی از وام‌های دریافتی شرکت، نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه و … اندازه‌گیری می‌شود که به آن نسبت اهرمی می‌گویند.

 

نتیجه‌گیری

زمانی که از اهرم مالی سخن می‌گوییم، عموما دریافت سرمایه، اجرای طرح و رسیدن به سوددهی بیشتر در ذهن افراد نقش می‌بندد. روالی که در این بین طی می‌شود به سادگی گفتار آن نبوده و می‌تواند شامل ریسک‌های بسیاری شود. انتخاب بهترین اهرم مالی نسبت به وضعیت کنونی شرکت و طرح مورد نظر، بازه زمانی پیش‌بینی‌شده برای رسیدن به بازده، تاثیر این اهرم بر ترازنامه و در نتیجه سهام شرکت، از معیارهایی است که برای انتخاب اهرم مورد توجه قرار می‌گیرد.

در نظر داشته باشید که یک اهرم مالی در کنار کمک شایانی که به گسترش سرمایه‌گذاری و یا تولیدات شرکتتان خواهد کرد، از طرفی بدهی‌هایی را برایتان به بار می‌آورد و شرکت اهرمی ممکن است در بازپرداخت بدهی‌های خود دچار مشکل شود. بنابراین داشتن دیدگاه بلندمدت در استفاده از این نوع خدمات ضروری و اجتناب‌ناپذیر است.