ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق
داشتن یک سرمایهگذاری موفق و کسب سود فراوان، آرزویی همیشگی است. بازار بورس مانند هر نوع بازار دیگری، از ظرفیتهایی برای رشد برخوردار است و در مقابل احتمال شکست هم وجود دارد. درک صحیح اصول و مبانی بازار سرمایه و یادگیری مباحث مهم بورسی یکی از عوامل موثر در کسب سود به شمار میرود اما نحوه تفکر و ساختار ذهنی افراد نیز اهمیت بسیاری دارد. در این مقاله ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق را بررسی میکنیم.
در ادامه عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
O ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق چه ویژگیهایی دارد؟
O عوامل روانشناختی موثر در ایجاد ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق چیست؟
O چگونه استراتژی معاملاتی مناسب تدوین کنیم؟
ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق چه ویژگیهایی دارد؟
همانطور که ذکر شد، بازار بورس به عنوان یک ابزار برای فعالیتهای اقتصادی میتواند منجر به رشد و شکوفایی یا شکست شود. شروع کار یک سرمایهگذار در بورس بسیار مهم است. درواقع سرمایهگذار از زمانی که به صورت مبتدی شروع به کار میکند تا وقتی که تبدیل به یک معاملهگر حرفهای شود، مسیر ناشناختهای در پیش دارد. هدف اصلی هر سرمایهگذار در بورس، کسب سود مستمر و به حداقل رساندن ضرر است؛ سودی که قابل تکرار باشد و بتوان آن را همیشه به دست آورد. بنابراین دست یافتن به این امر، جز با درک صحیح از اصول سرمایهگذاری امکانپذیر نیست و ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق بر اساس این اصول شکل میگیرد.
موفقیت در سرمایهگذاری به طور کلی به عوامل زیر بستگی دارد:
در نظر گرفتن عوامل روانشناختی
تدوین استراتژی مناسب
عوامل روانشناختی موثر در ایجاد ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق چیست؟
مهمترین عوامل برای موفقیت سرمایهگذار در سرمایهگذاری، عوامل روانشناختی هستند. سرمایهگذاری همواره دارای پیچیدگیها و دشواریهای فراوانی بوده است. به طوری که درصد زیادی از افراد، حتی با یادگیری تحلیلهای مختلف تکنیکال و بنیادی باز هم موفق به کسب سود مستمر از آن نمیشوند. دلیل پیچیدگی معاملهگری در بازار سرمایه این است که انسان در طول یک معامله با عواطف و احساسات انسانی خود مواجه میشود. درگیر طمع، ترس، هیجان، استرس و … میشود و توان مدیریت صحیح معامله خود را از دست میدهد.
ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق با سایرین تفاوت دارد و این مسئله مهمترین عامل موفقیت او است. برای موفقیت در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات خود را شناخت، عقایدی که بر نحوه معاملات ما تاثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت.
به کارگیری عوامل روانشناختی زیر کمک موثری در ایجاد ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق خواهد بود:
اعتماد و اعتقاد به شیوه انجام معاملات
وظیفه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی، پیشبینی دقیق آینده سهم نیست. این روشها نقطهای را برای ورود نشان میدهند که بیشترین احتمال موفقیت در آن وجود دارد و طبیعتا نمیتوان هیچ چیز را به صورت قطعی پیشبینی کرد. معاملهگران موفق تحلیلها را بر اساس اصول صحیح انجام میدهند و ضمن در نظر گرفتن تمامی احتمالات، به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد و اعتقاد دارند.
مشاوره با افراد باتجربه
فکر انسان همیشه مایل است در مورد کاری که می خواهد انجام دهد تایید دیگران را نیز داشته باشد. در بازار بورس، مخصوصا برای افراد کم تجربه این امر بیشتر صادق است. شخصی سهمی را کاملا تحلیل کرده و از همه جهات آن را مناسب خرید می داند اما در خرید آن مردد است. مطالعه تحلیلهای تحلیلگران برجسته و دریافت خدمات مشاوره از مراجع معتبر میتواند این خلا ذهنی را پر کند.
واقعگرایی به جای رویاپردازی
به دلیل خاصیت نامحدود بازار، اغلب این رویاپردازیها در ذهن معاملهگران مبتدی شکل میگیرد که میتوان در همان ابتدای کار سودهای کلان به دست آورد اما ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق بر اساس واقعیات شکل گرفته است. او بازار را تحلیل میکند، میداند که سرمایهگذاری یک فرایند طولانیمدت است و توقع سودهای کلان و لحظهای ندارد. اگر تعریف صحیحی از شکست یا موفقیت در ذهن نباشد هرگز نمیتوان متوجه شد که چه زمانی موفق بودهایم و چه زمانی شکست خورده و اشتباه کردهایم.
کنترل احساسات
دو عاملی که می تواند به مرور زمان باعث خستگی فکری و دلزدگی از بازارهای مالی شود، استرس و پشیمانی است. استرس زمانی اتفاق میافتد که سرمایهگذار سهمی را بخرد و آن سهم وارد فاز نزولی و زیان شود. در این مواقع اگر سرمایهگذار استراتژی معاملاتی صحیح داشته باشد و راهکاری پیشبینی کرده باشد، طبق برنامه عمل خواهد کرد و میتواند استرس خود را کنترل کند.
پشیمانی زمانی می تواند ذهن و فکر یک سرمایهگذار را درگیر کند که مثلا سهمی را در کف قیمتی خریداری کرده و پس از کسب مقداری سود، آن را فروخته باشد. بعد از فروش، سهم به رشد قیمتی خود ادامه داده و سرمایهگذار از اینکه از سود بیشتر جا مانده است، احساس پشیمانی و ندامت میکند. چنین اتفاقاتی برای همه فعالان بازار رخ میدهد و پیشبینیهای هیچ کس ۱۰۰ درصد صحیح نیست، بنابراین توانایی کنترل احساسات یکی از مهمترین عوامل در شکل دادن ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق به شمار میرود.
چگونه استراتژی معاملاتی مناسب تدوین کنیم؟
در مقالات قبلی به نحوه تدوین استراتژی معاملاتی موفق پرداختیم و اصول آن را به تفصیل بیان کردیم. ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق نسبت به این اصول کاملا آگاه است و از آنها به عنوان زیرساختی برای برنامهریزیهای خود استفاده میکند. به عنوان یک فهرست کوتاه موارد زیر را در نظر داشته باشید:
کسب دانش و مهارت: قبل از اقدام برای هر نوع سرمایهگذاری، باید تحقیقات مفصل انجام دهید. در حقیقت، افزایش دانش و مهارت، راهکاری برای کنترل انواع ریسک سرمایهگذاری در بازارها است.
تعیین افق زمانی برای سرمایهگذاری: سرمایهگذار در ابتدا باید نسبت به انتظاراتی که از سرمایهگذاری دارد، مدت زمان مورد نیاز را مشخص کند.
در نظر گرفتن قدرت ریسکپذیری: بدون دانستن میزان ریسکپذیری، نمیتوان استراتژی معاملاتی مناسب تدوین کرد. در حقیقت سرمایهگذار باید قبل از هر چیز خود و شرایط خود را بشناسد.
تنوع در سبد سرمایهگذاری: همه این جمله معروف را شنیدهاند که «همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید!» تنوع در سبد سرمایهگذاری ریسک را کاهش میدهد و باعث میشود شما از ظرفیتهای صنایع و بازارهای مختلف بهرهمند شوید.
سخن آخر
کسب دانش و مهارت تنها راهکار موفقیت در بازار نیست. ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق با دیگران تفاوت دارد و تقویت و تربیت ذهن، یکی از عوامل مهم در کسب سود به شمار میرود. حال که برخی از مهمترین عوامل روانشناختی معاملهگری را شناختیم، میتوانیم آنها در هنگام تدوین استراتژی معاملاتی در نظر بگیریم و به مرور زمان، به یک معاملهگر موفق تبدیل شویم.